گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد دوازدهم
بخش سوم: تفسیر سورهي مریم




اشاره
وحدانیت خدا رستاخیز باوري سرگذشت پیامبران الهی و مریم پاك ص: 313
اول: سیماي سورهي مریم
اشاره
«1» سیماي سوره مریم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداي گسترده مهر مهرورز شمارگان: سورهي مریم داراي 98 آیه، 982 کلمه
و 3802 حرف است. نزول: این سوره در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شد و چهل و سومین سوره در ترتیب نزول
است (بعد از سورهي فاطر و قبل از سورهي طه). این سوره پس از جریان هجرت به حبشه تا قبل از جریان معراج، یعنی بین سالهاي
هفتم تا یازدهم قبل از هجرت نازل شده است، اما در چینش کنونی قرآن نوزدهمین سوره به شمار میآید. نامها: نامهاي این سوره
35 این سوره داستان مریم دختر - از آن جهت است که در آیات 16 « مریم » عبارتاند از: مَریم و کهیعص. نامگذاري آن به نام
عمران و مادر عیسی علیه السلام و تولد عیسی علیه السلام مطرح شده است. و نام دوم سوره از حروف مقطعهي اولین آیهي آن
گرفته شده است. ص: 314
صفحه 95 از 127
فضایل
در مورد فضیلت این سوره از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: هر کس به خواندن سورهي مریم مداومت کند، قبل از
روشن است که این گونه پاداشها مستلزم تفکر در سوره و عمل به «1» . مرگ، خدا او را از نظر جان، مال و فرزند، بینیاز میکند
مفاد آن است. ویژگی: آیهي 58 این سوره یک سجدهي مستحب دارد.
اهداف
1. توجه به پاکی خدا و اثبات وحدانیت او؛ 2. توجه دادن مردم به رستاخیز؛ 3. بیان برخی داستانهاي پیامبران در راستاي دو هدف
فوق.
مطالب
2. مسائل مربوط به قیامت و چگونگی رستاخیز و ؛( الف) عقاید: 1. اثبات وحدانیت خدا و نفی فرزند داشتن او (در آیات 35 و 88
سرنوشت مجرمان و پارسایان (در آیهي 68 به بعد). ب) اخلاق: پندها و اندرزهایی در راستاي توجه به آخرت. ج) احکام: تذکري
در رابطه با نماز (در آیهي 59 ). ص: 315 د) داستانها: 1. داستان حضرت مریم و تولد عیسی علیه
3. اشارهاي به داستان حضرت ابراهیم ؛(15 - 2. داستان یحیاي پیامبر صلی الله علیه و آله (در آیات 2 ؛(34 - السلام (در آیات 16
4. اشارهاي به داستان ادریس علیه السلام؛ 5. اشاراتی به پیامبران الهی همچون آدم، نوح، اسحاق، ؛( علیه السلام و آزر (در آیهي 41
58 ). ه) مطالب فرعی: 1. طرح مسألهي شفاعت به عنوان یک برنامهي - یعقوب، موسی، هارون، ادریس و اسماعیل (در آیات 49
71 ). *** تفسیر قرآن مهر جلد - تربیتی؛ 2. همهي مردم داخل جهنم خواهند شد و افراد باتقوا نجات مییابند (در آیات 70
دوازدهم، ص: 317
دوم: محتواي سورهي مریم
سرگذشت زکریا
قرآن کریم در آیات اول تا سوم سورهي مریم با اشاره به پنج مورد از حروف مُقطّعه، به داستان زکریا علیه السلام میپردازد و
3. کهیعص* ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا* إِذْ نَادَي رَبَّهُ نِدَآءً خَفِیّاً کاف، ها، یا، عین، صاد.* (این) یاد رحمت - میفرماید: 1
پروردگار تو نسبت به بندهاش زکریاست؛* هنگامی که پروردگارش را با ندایی در مخفیگاه، صدا زد. نکتهها و اشارهها: 1. در
مورد حروف مقطعهي قرآن ذیل آیهي اول سورهي بقره و آل عمران مطالبی بیان شد. این حروف اشاره به آن است که قرآن از
همین حروف معمولی الفبا ساخته شده است و یا این که این حروف رمزي بین خدا و پیامبرش است. 2. در برخی از احادیث روایت
و یا اشاره به ماجراي قیام امام حسین علیه السلام در کربلاست. «1» اشاره به نامهاي بزرگ خدا « کهیعص » شده که حروف مقطعهي
البته ممکن است یک آیه به معانی مختلف ظاهري و باطنی اشاره داشته ص: 318 باشد و جمع «2»
آنها با هم منافاتی ندارد و انحصار آیه در یک معنا، بدون دلیل، ممکن نیست. 3. دومین آیهي این سوره به داستان زکریاي پیامبر
که نسبت او به داود پیامبر میرسیده است. «1» صلی الله علیه و آله اشاره کرده است. در قرآن هشتبار از زکریاي پیامبر یاد شده
او از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل و از سران یهود در زمان خویش بود و ثروت زیادي داشت که از طریق سلیمان به خانوادهي او «2»
ارث رسیده بود ولی تا زمان پیرياش فرزندي نداشت. در این آیه و آیات بعد سرگذشت این پیامبر و دعاي او در مورد فرزند دار
صفحه 96 از 127
ارث رسیده بود ولی تا زمان پیرياش فرزندي نداشت. در این آیه و آیات بعد سرگذشت این پیامبر و دعاي او در مورد فرزند دار
شدن و مژدهي تولد یحیی علیه السلام بیان خواهد شد که بسیار آموزنده است. 4. حد اقل سه چیز در نزول رحمت الهی تأثیر دارد
که عبارتاند از: الف) بنده و مطیع و فرمانبردار حق بودن؛ ب) درخواست از خدا و مناجات با او؛ ج) در خلوتگاه و مخفیانه با خدا
به معناي مخفیانه و در خلوتگاه است و « خَفیاً » . راز و نیاز کردن که سبب توجه بیشتر انسان به خدا و اخلاص دعا کننده میشود. 5
تفسیر «3» . به معناي آهسته سخن گفتن نیست چرا که زکریا ندا میکرد؛ یعنی زکریا در خلوتگاهی، خدا را با صداي بلند میخواند
قرآن مهر جلد دوازدهم، ص: 319 آموزهها و پیامها: 1. قرآن از حروف معمولی ساخته شده (ولی در همان حال معجزه است و
کسی نمیتواند مثل آن را بیاورد). 2. خدا بر بندگانی که مخفیانه از او چیزي بخواهند، رحمت خویش را نازل میکند (پس شما
هم بنده باشید و در خلوت دعا کنید تا رحمتش را بر شما فرود آورد). *** قرآن کریم در آیات چهارم تا ششم سورهي مریم به
6. قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَلَمْ أَکُن - دعاي زکریا و درخواست فرزند از خدا اشاره میکند و میفرماید: 4
بِدُعَآئِکَ رَبِّ شَ قِیّاً* وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِن وَرَآءِي وَکَ انَتِ امْرَأَتِی عَاقِراً فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیّاً* یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ ءَالِ یَعْقُوبَ
پروردگارا، براستی من استخوانم سست گردیده، و از جهت پیري (موي) سر شعلهور شده (و سفید گشته » : وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِ یّاً گفت
است.) و پروردگارا، (من) به سبب خواندن تو در (زحمت و) بدبختی نبودهام.* و در حقیقت من بعد از خودم از بستگانم ترسانم
در حالی که زنم نازاست؛ پس از جانب خود سرپرستیِ (فرزندي) را به من ببخش؛* که از من ارث برد و از خاندان یعقوب (نیز)
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات پیري و موي سپید زکریا به شعلهاي تشبیه «. ارث برد؛ و پروردگارا، او را مورد رضایتت قرار ده
شده که تمام سر را فرا میگیرد؛ شعلهي آتش زود گسترده میشود و چیزي باقی نمیگذارد و در همان حال درخشندگی خاصی
دارد و جلب توجه مینماید، موي سفید افراد کهنسال نیز همین گونه است. 2. در این آیات زکریا اشاره میکند که پروردگارا تو
همیشه دعاهاي مرا ص: 320 مستجاب کردهاي و من در این مورد بدبخت نبودهام و در زحمت
و اکنون که پیر شدهام، سزاوارترم که دعایم را مستجاب فرمایی و مرا ناامید نگردانی. 3. همسر زکریا، خواهر حضرت «1» نیفتادهام
مریم، دختر عمران بود. او عقیم ونازا بود و هنگامی که زکریا به سن پیري رسید و همسر او نیز کهنسال شد، از خدا درخواست
4. زکریا براي درخواست فرزند چند دلیل و مقدمه آورد: نخست «2» . فرزند کرد که خدا حضرت یحیی را به آنان عطا فرمود
گفت: من پیر شدهام. دوم گفت: من قبلًا در دعاها محروم و بدبخت نبودهام (و دعایم زود مستجاب میشده است). سوم گفت: من
از اطرافیانم بیمناکم (که راه مرا ادامه ندهند و اموال مرا در راه فساد مصرف کنند). چهارم گفت: زن من نازاست و فرزندي نیاورده
است. و پنجم گفت: این فرزندي که به من میدهی وارث من و خاندان یعقوب خواهد شد. 5. قرآن کریم در این آیات به ما آداب
دعا را میآموزد که چگونه از خدا درخواست کنیم و چگونه مقدماتی فراهم آوریم که دریاي رحمت الهی را به خروش آورد و
عنایات خود را بر دعا کننده فرو ریزد. 6. زکریا قبل از آن که خدا به او فرزندي عنایت کند در مورد او دعا میکند و از خدا
میخواهد که او را مورد رضایت خویش قرار دهد. این آموزهاي براي همهي پدران است که اولًا در مورد فرزند خود قبل از تولد
دعا کنند و ثانیاً خشنودي خدا را اصل بدانند و از خدا بخواهند که فرزندي به آنان عنایت کند که مورد رضایت خودش باشد.
در این آیه چیست، چند احتمال « ارث » 7. مفسران قرآن در مورد این که مقصود از ص: 321
دادهاند: نخست آن که، مقصود از ارث در این جا همان مقام نبوت یا ارث معنوي باشد؛ یعنی از آن جا که زکریا فرزندي نداشت،
بیم آن میرفت که رهبري معنوي مردم به دست افراد ناشایست بیفتد و راه انحراف را در پیش گیرند. دوم آن که، مقصود ارث در
اموال باشد؛ چون همسر زکریا از دودمان سلیمان بود و اموالی از او به ارث برده بود و زکریا نیز از بزرگان یهود بود که هدایا و
نذرهاي فراوانی براي او میآوردند و زکریا بیم داشت که این اموال به دست افراد ناشایست و فرصتطلبان فاسق بیفتد و منشأ فساد
در جامعه شود؛ از این رو تقاضاي فرزندي صالح کرد که وارث او گردد. شاهد این احتمال دوم استدلال حضرت زهرا علیها السلام
و احتمال سوم آن است که مقصود از ارث در این جا معناي اعم باشد «1» . به این آیه براي بازپس گرفتن فدك به عنوان ارث است
صفحه 97 از 127
آموزهها و «2» . که شامل ارث اموال و مقامات معنوي میشود؛ زیرا هر دو قراینی در آیه و روایات دارند و منافاتی با هم ندارند
. پیامها: 1. دعاي مردان خدا مستجاب است. 2. آیندهنگر باشید و نسبت به اموال و مسئولیتهاي خود، جانشینی در نظر بگیرید. 3
(قبل از آن که به فکر طلاق زنان نازا یا ازدواج مجدد بیفتید) از خدا بخواهید که از همان همسر اول فرزندي به شما بدهد. 4. در
مورد فرزندان آیندهي خود دعا کنید و از خدا وارثانی ص: 322 نیکو درخواست کنید. 5. خشنودي
پروردگار از فرزند انسان، از مهمترین ویژگیهاي اوست. 6. در هنگام دعا، مقدماتی بیان کنید، سپس درخواست اصلی را بگویید.
*** قرآن کریم در آیات هفتم تا نهم سورهي مریم به مژدهي تولد یحیی و گفتوگوي زکریا با پروردگار اشاره میکند و
9. یزَکَرِیَّآ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلمٍ اسْمُهُ یَحْیَی لَمْ نَجْعَل لَهُ مِن قَبْلُ سَمِیّاً* قَالَ رَبِّ أَنَّی یَکُونُ لِی غُلمٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِراً وَقَدْ - میفرماید: 7
بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیّاً* قَالَ کَذلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُکَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَکُ شَیْئاً اي زکریا! براستی ما تو را به پسري که
پروردگارا! چگونه براي » : یَحیی است، مژده میدهیم؛ که پیش از (آن)، هیچ همنامی براي او قرار ندادهایم.* (زکریا) گفت » نامش
چنین است، » : فرشته) گفت ) *«! من پسري خواهد بود؟! در حالی که زنم نازاست، و یقیناً از (شدّت) پیري به فرتوتی رسیدهام
نکتهها و «. پروردگار تو گفته: که آن (کار) بر من آسان است؛ و بیقین پیش از (آن) تو را آفریدم در حالی که هیچ چیزي نبودي
اشارهها: 1. در این آیات بیان شده که خدا لطف ویژهاي بر زکریا نمود؛ چون اولًا، دعاي او را پذیرفت؛ ثانیاً، پسري به او عنایت
. کرد؛ ثالثاً، نام این کودك را خودش نهاد؛ رابعاً، نام یحیی (یعنی زنده میماند) بر او نهاد که قبلًا همنامی در جهان نداشت. 2
تازگی دارد و نام نشانهي شخصیت افراد است؛ پس روشن « یحیی » اشاره به آن است که نام « قبلًا کسی همنام او نبوده است » جملهي
3. نام حضرت داراي امتیازاتی بوده که قبلًا در وجود کسی نبوده است. ص: 323 « یحیی » میشود که
او یکی از پیامبران بزرگ خدا بود که در کودکی به مقام نبوت رسیده و به «1» . یحیی علیه السلام پنج بار در قرآن آمده است
را پس از تولد غُسْل داد. برخی گفتهاند که « عیسی » شهوتهاي دنیوي پشتپا زده بود. یحیی پسر خالهي عیسی بود و همو بود که
این پیامبر بزرگ الهی در احادیث اسلامی به امام حسین علیه السلام تشبیه شده است؛ «2» . گروهی از صابئین پیروان یحیی هستند
چون هر دو شهید شدند و سر مبارکشان نزد سلطان ستمگر عصرشان برده شد و نام هر دو بیسابقه بود و مدت بارداري مادران «3»
4. در این آیه اشاره شده که زکریا از مژدهي فرزنددار شدنش تعجب کرد؛ زیرا اسباب ظاهري را «4» . هر دو کمتر از نه ماه بود
براي تولد فرزند مساعد نمیدید؛ از طرفی همسرش نازا بود و از طرف دیگر خودش کهنسال و فرتوت شده بود. پس او
نمیخواست به فرمان الهی اعتراض کند و معرفت کافی نسبت به خدا داشت، اما این مطلب برایش عجیب بود و تعجب خود را
اظهار کرد. 5. خدایی که میتواند از هیچ، انسانی بیافریند، میتواند در فرتوتی و کهن سالی نیز به کسی فرزندي عطا کند و این
مطلب شگفتی نیست. 6. گوینده این مطالب به زکریا، خدا و یا فرشتگانی بودند که از طرف خدا پیام آورده بودند، همان طور که
البته مانعی ندارد که «1» . در آیهي 39 سورهي آلعمران بدین مطلب ص: 324 اشاره شده است
فرشتگان، واسطه و پیام رسان بوده باشند و در عین حال خدا اصل پیام را به خود نسبت میدهد و نیز مانعی ندارد که در آیهي 39
آلعمران بخشی از پیام خدا به زکریا بیان شده و در این آیه بخش دیگري را بیان کردهاند. آموزهها و پیامها: 1. خدا، دعاي مردان
الهی را میپذیرد و بهتر از آنچه درخواست میکنند به آنان میدهد. 2. از لطف و قدرت خدا شگفت زده نشوید که این کارها
براي خدا آسان است. 3. اگر خدا بخواهد در هر شرایطی فرزند عنایت میکند، بلکه میتواند از هیچ، انسانی بیافریند؛ و این کارها
براي خدا آسان است. *** قرآن کریم در آیات دهم و یازدهم سورهي مریم به نشانهي درستی مژدهي تولد یحیی و سخنان
رمزگونهي زکریا اشاره میکند و میفرماید: 10 و 11 . قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّی ءَایَۀً قَالَ ءَایَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلثَ لَیَالٍ سَوِیّاً* فَخَرَجَ عَلَی
نشانهات این » : فرمود «. پروردگارا! براي من نشانهاي قرار ده » : قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَی إِلَیْهِمْ أَن سَبِّحُواْ بُکْرَةً وَعَشِیّاً (زکریا) گفت
و از محراب (عبادتش) به سوي قومش بیرون آمد، و به آنان *«. است که سه شب (و روز) در حال تندرستی، با مردم سخن نگویی
صفحه 98 از 127
ص: 325 نکتهها و اشارهها: 1. زکریا به «. که صبحگاهان و عصرگاهان تسبیح گویید » : اشاره کرد
خاطر شوق به وعدهي الهی از خدا درخواست نشانهي زمان تحقق وعدهي تولد یحیی را نمود. نشانهاي که براي زکریا قرار داده شد
و تنها در هنگام مناجات و یاد ) «1» آن بود که تا سه شبانهروز روزهي سکوت گرفت به طوري که نمیتوانست با مردم سخن بگوید
به معناي اشارهي سریع و مخفی است و در این جا مقصود آن است که زکریا سخن « وحی » . خدا زبانش به سخن میآمد). 2
نمیگفت ولی، به صورت رمزي و با اشارات به مردم میفهماند که به شکرانهي نعمتهاي الهی، صبح و شام تسبیح خدا بگویند
به محل خاصی گفته میشود که در مسجد یا عبادتگاهها در نظر « مِحراب » . که این مطلب ایمان مردم را استوارتر میساخت. 3
میگیرند و مخصوص امام یا افراد برجستهي مذهبی است. و در مورد علت نامگذاري آن دو احتمال وجود دارد: نخست آن که
به معناي جنگ است؛ چراکه محراب محل جنگ با شیطان و هواي نفس است. و احتمال دوم « حَرْب » از ریشهي « محراب » واژهي
«2» . این که محراب به معناي نقطهي بالاي مجلس است و از آن جا که محراب در بالاي عبادتگاه است، بدان محراب میگویند
آموزهها و پیامها: 1. خدا هم به بندگانش لطف میکند و هم نشانهي آن لطف را آشکار میسازد. 2. راههاي سخن گفتن و تبلیغ و
راهنمایی مردم منحصر به زبان نیست، بلکه از راه رمز و اشاره نیز میتوان مردم را راهنمایی کرد. 3. صبح و شام زمان مطلوبی براي
تسبیح پروردگار است. 4. اگر خدا نعمتی به شما بخشید با هر وسیلهي ممکن شکر آن را به جا آورید. *** تفسیر قرآن مهر جلد
دوازدهم، ص: 326 قرآن کریم در آیات دوازدهم تا پانزدهم سورهي مریم به نبوت یحیی و صفات برجستهي او و سلام الهی بر او
15 . ییَحْیَی خُ ذِ الْکِتبَ بِقُوَّةٍ وَءَاتَیْنهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً* وَحَنَاناً مِن لَّدُنَّا وَ زَکَوةً وَکَانَ تَقِیّاً* وَبَرّاً بِولِدَیْهِ وَلَمْ - اشاره میکند و میفرماید: 12
یَکُن جَبَّاراً عَصِ یّاً* وَسَلمٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً اي یحیی کتاب (خدا) را با قوّت بگیر. و در حال کودکی، فرمان
(نبوّت) را به او دادیم.* و از نزد خود مهربانی (و رحمت) و پاکی (به او دادیم؛) و خودنگهدار (و پارسا) بود.* و نسبت به پدر و
مادرش نیکوکار بود؛ و زورگوي نافرمان نبود.* و سلام بر او باد، روزي که تولّد یافت، و روزي که میمیرد، و روزي که زنده
است که « تورات » در این آیه « کتاب » برانگیخته میشود! نکتهها و اشارهها: 1. بسیاري از مفسران قرآن برآناند که مقصود از
ولی برخی صاحب نظران بر آناند «1» . حضرت یحیی علیه السلام مأمور شد از آن پیروي کند و دستوراتش را در جامعه اجرا نماید
که مقصود از کتاب در این جا شریعت است. (م) البته این احتمال نیز وجود دارد که به یحیی کتابی ویژه داده شده باشد هر چند
2. مقصود از گرفتن کتاب با قوّت آن است که با قاطعیت و ارادهاي محکم محتواي آن را اجرا کند «2» . آیین جدیدي نیاورده باشد
و در راه گسترش آن از هر نیروي مادي و معنوي بهره بگیرد، که هیچ کتاب و مکتبی بدون قوّت و قاطعیت پیروانش اجرا نمیشود
3. خدا در کودکی به یحیی نبوت داد؛ یعنی ص: 327 «3» . و با سستی و مسامحه از پیش نمیرود
ممکن است دوران شکوفایی عقل و استعداد انسان جلو بیفتد و در کودکی به مراحل تکامل برسد به طوري که شایستهي دریافت
وحی و مقام نبوت شود. همان طور که امام علی علیه السلام در کودکی ایمان آورد و برخی امامان علیهم السلام در کودکی به
در اصل به معناي پاکی و رشد است، ولی معناي وسیعی دارد که شامل هر گونه پاکی، اعم از عمل « زکاة » . امامت رسیدند. 4
صالح، نیکی و حُسن شهرت میشود. البته این واژه در سورههاي مدنی به معناي مالیات اصطلاحی است که در اسلام گرفته میشود
و سبب پاکی و رشد اموال میشود. 5. در این آیه به سه روزِ مشکل و سرنوشتساز زندگی انسان اشاره شده است. روز گام نهادن
به این دنیا، روز انتقال به جهان دیگر و روز برانگیخته شدن براي صحنهي رستاخیز، که هر سه روز با بحرانهایی روبهروست، و خدا
سلامت و عافیت خود را در این سه مرحله شامل حال بندگان خاص خود میکند. 6. در حدیثی از امام رضا علیه السلام روایت شده
که وحشتناكترین دوران زندگی انسان سه مرحله است؛ آن روز که متولد میشود و چشمش به دنیا میافتد و آن روز که میمیرد
و آخرت و أهل آن را میبیند و روزي که برانگیخته میشود و احکام و قوانینی را مشاهده میکند که در این جهان حکم فرما نبوده
است. خدا سلامت را در این سه روز شامل حال یحیی نمود و او را در برابر وحشتها امنیت بخشید و فرمود: درود و سلامت بر او
صفحه 99 از 127
اگر در مورد انسان به کار رود به معناي جبران کمبودهاي شخص به وسیله ادعاي بیمورد است؛ مثل « جبّار » 7. صفت «1» «...
زورگویان که ارادهي خود را بر ص: 328 مردم تحمیل میکنند و خود را بالاتر از آنچه هستند،
آموزهها و پیامها: 1. کتاب الهی را با «1» . میدانند، اما در مورد خدا به معناي کسی است که نقصهاي دیگران را جبران میکند
. قوّت بگیرید و بدان عمل نمایید. 2. برخی افراد شایسته در کودکی به بزرگی میرسند و حکم نبوّت را دریافت میکنند. 3
همچون یحیی بامحبت، پاك، پارسا، و نیکوکار نسبت به پدر و مادر باشید و ستمکار و نافرمان نباشید. 4. خدا در سه روز سخت
تولد، مرگ و رستاخیز، سلامتی و درود خود را شامل حال بندگان پاك پارسا میسازد. 5. روزهاي مهم زندگی به ویژه روز تولد
و مرگ افراد را گرامی بدارید. ***
سرگذشت مریم (س)
قرآن کریم در آیات شانزدهم و هفدهم سورهي مریم به سرگذشت مریم و ملاقات او با فرشتهي بزرگ الهی اشاره کرده،
میفرماید: 16 و 17 . وَاذْکُرْ فِی الْکِتبِ مَرْیَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَاناً شَرْقِیّاً* فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَاباً فَأَرْسَلْنَآ إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ
لَهَا بَشَراً سَوِیّاً و در کتاب (قرآن)، مریم را یاد کن، هنگامی که از خانوادهاش به مکان شرقی (بیت المقدس) کناره گرفت.* و در
برابر آنان پردهاي (بر خود) گرفت. و روح خود (: جبرئیل) را به سوي او فرستادیم؛ و در حالی که بشري درست اندام بود، بر او
نمایان شد. ص: 329 نکتهها و اشارهها: 1. مریم خلوتگاهی برگزید و پرده و حجابی در اطراف آن
قرار داد تا فارغ از هرگونه دغدغه به راز و نیاز با خدا بپردازد و بدین منظور به منطقهي شرقی بیتالمقدس رفت که شاید محلی
آرامتر و مناسبتر بود. 2. تعبیر این آیه در مورد مریم علیها السلام میرساند که او به صورتی فروتنانه و گمنام و بدون جلب توجه
در این آیه فرشتهي بزرگ الهی، یعنی جبرئیل است « روح خدا » 3. مقصود از «1» . دیگران کنارهگیري کرد و به خلوتگاه خود رفت
گفته میشود؛ زیرا او روحانی و حیاتبخش است و با پیام وحی الهی، انسانهاي شایسته را احیا میکند. و اضافهي « روح » و به او
در اصل به معناي « تَمَثَّلَ » 4. واژهي «2» . روح به خدا، اضافهي تشریفی است؛ یعنی این روح و فرشته، با شرافت و با عظمت است
ایستادن در برابر شخص یا چیزي است؛ یعنی جبرئیل که فرشتهاي مجرد از ماده است، به صورت انسانی در برابر مریم نمایان شد.
البته حقیقت وجودي جبرئیل تغییر نکرد، بلکه صورت او تغییر نمود، ولی مریم که از این موضوع خبر نداشت، تصور کرد که واقعاً
انسانی در برابر او ایستاده است. 5. از این آیه معلوم میشود که ممکن است فرشتگان با غیر پیامبران نیز سخن بگویند و به صورت
انسانی ظاهر شوند و این نشانهي بزرگی مقام آن افراد است. ص: 330 آموزهها و پیامها: 1. مریم
زنی باعفت و خلوتگزین بود. 2. ممکن است فرشتگان الهی به صورت انسانی در برابر دیگران ظاهر شوند. 3. داستان مریم و عفت
او را بیان کنید. *** قرآن کریم در آیات هیجدهم تا بیست و یکم سورهي مریم به گفتوگوي مریم با فرشتهي الهی و فرمان خدا
21 . قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیّاً* قَالَ إِنَّمَآ أَنَا رَسُولُ - براي به وجود آمدن عیسی اشاره میکند و میفرماید: 18
رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلماً زَکِیّاً* قَالَتْ أَنَّی یَکُونُ لِی غُلمٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِیّاً* قَالَ کَ ذلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ
من از (شرِّ) تو، به (خداي) گستردهمهر پناه میبرم، اگر خودنگهداري، (پس » : ءَایَۀً لِّلنَّاسِ وَرَحْمَۀً مِّنَّا وَکَانَ أَمْراً مَّقْضِ یّاً (مریم) گفت
مریم) گفت: ) *«. من فقط فرستاده پروردگارِ توام؛ براي این که پسري پاك به تو ببخشم » : از عذاب خدا بترس!)* (فرشته) گفت
فرشته) ) *«!؟ چگونه براي من پسري خواهد بود، در حالی که هیچ بشري با من تماس نگرفته است، و تجاوزکارِ (آلوده) نبودهام »
چنین است، پروردگار تو گفته که آن (کار) بر من آسان است. و (عیسی را آفریدیم) تا او را نشانهاي براي مردم و رحمتی » : گفت
نکتهها و اشارهها: 1. مریم همواره پاك دامن زیسته بود و در دامان پاکان «! از جانب خود قرار دهیم؛ و (این) کاري پایان یافته است
پرورش یافته بود، به طوري که عفت و تقواي او ضرب المثل شده بود، اما هنگامی که در خلوتگاه خود بود، مرد بیگانهي زیبارویی
صفحه 100 از 127
را دید که در آن جا راه یافته است، وحشت و ص: 331 دلهره او را فراگرفت و از این رو به خداي
رحمان پناه برد. 2. سخنان مریم در برابر مرد ناشناخته، چند نکتهي مهم در بردارد: اولًا، به خدا پناه میبرد؛ ثانیاً، آن مرد را به تقوا
تشویق میکند و ثالثاً، خداي رحمان را به یاد او میآورد تا آن مرد از خدا بترسد و خود را کنترل کند و قصد سوئی به او نکند؛
زیرا انسان باتقوا هنگامی که به یاد خدا بیفتد میترسد. 3. سخنان فرشتهي الهی ابتدا مریم را آرام ساخت چون متوجه شد که او
انسان نیست، اما هنگامی که مژدهي عیسی را به او داد، بار دیگر نگران شد و گفت: فرزنددار شدن دو راه دارد: ازدواج و یا
آلودگی و من هیچکدام از این دو راه را نرفتهام؛ پس چگونه صاحب فرزندي شوم. البته مریم بر اساس قوانین طبیعی فرزنددار شدن
میاندیشید. اما این بار هم سخنان فرشته که از فرمان حتمی الهی سخن گفت، او را آرام کرد. آموزهها و پیامها: 1. اگر زنی با مرد
بیگانه در خلوتگاهی روبهرو شد، به خدا پناه ببرد و با یاد خداي رحمان مرد را تشویق به تقوا کند. 2. خدا میخواست با باردار
شدن شگفتآور و غیرطبیعی مریم، نشانهاي معجزهآسا براي مردم ارائه کند. 3. عیسی علیه السلام، نشانهي خدا و رحمت الهی براي
مردم بود. 4. مریم علیها السلام، زنی پاك، خداشناس و مورد عنایت الهی بود. 5. کارهاي غیر طبیعی و معجزات براي خدا آسان
است (از آنها تعجب نکنید). *** ص: 332 قرآن کریم در آیات بیست و دوم و بیست و سوم
سورهي مریم به دوران بارداري و درد زایمان و ناراحتی مریم اشاره میکند و میفرماید: 22 و 23 . فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکَاناً قَصِیّاً*
فَأَجَآءَهَا الْمَخَاضُ إِلَی جِ ذْعِ النَّخْلَۀِ قَالَتْ یلَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هذَا وَکُنتُ نَسْیاً مَّنسِیّاً و (مریم) به او (: عیسی باردار شد؛ و با او به مکان
اي کاش من پیش از این مرده » : دوردستی کناره گرفت؛* و درد زایمان، او را به سوي تنه درخت خرمایی کشاند؛ (مریم) گفت
نکتهها و اشارهها: 1. در آیات پیشین بیان شد که فرشتهي الهی نزد مریم آمد و به او مژده داد که «. بودم، و کاملًا فراموش شده بودم
صاحب فرزند پسري میشود و اینک در این آیه بیان شده که مریم باردار شد، اما روشن نساخت که چگونه این فرزند به وجود
و این کار به واسطهي القا و دمیدن فرشته در «1» آمد. البته روشن است که تولد عیسی به صورتی معجزهآسا و بدون پدر بوده است
البته امکان این مطلب هیچ منافاتی با نیاز کودك به پدر و مادر ندارد، چراکه بکرزایی یعنی، تولد «2» . وجود مریم اتفاق افتاد
هر چند تولد عیسی علیه السلام امري خارق عادت بود. 2. وقتی «3» نوزادان بدون نیاز به پدر، مسألهاي پذیرفته شده در علم است
مریم علیها السلام بدون شوهر باردار شد، از بیم سرزنش مردم و تهمت آنان، از بیتالمقدس به مکان دوردستی رفت. برخی
تفسیر قرآن مهر «4» . رفت و شاید در آن شهر نیز پیوسته در خانه میماند و کمتر بیرون میرفت « ناصره » مفسران نوشتهاند او به شهر
3. مریم در هنگام وضع حمل، از شهر و مردم کناره گرفت؛ زیرا نمیخواست کسی از وضع حمل او آگاه جلد دوازدهم، ص: 333
او را به کنار تنهي درخت خرمایی کشاند. 4. مریم علیها السلام از سویی خوشحال بود که فرزند او یک «1» شود؛ و درد زایمان
تحفهي الهی است که به صورت معجزهآسایی به او داده شده است و از سویی ناراحت بود چون میدانست در نهایت راز او فاش
میشود و گرفتار سرزنشها و تهمتها میگردد و از سویی دیگر وضع حمل در تنهایی و بدون ماما و پرستار و بدون آب و غذا او
را آزار میداد و به قدري ناراحت شد که گفت: اي کاش پیش از این مرده بودم و بهکلی فراموش شده بودم. 6. تقاضاي مرگ از
خدا کار درستی نیست، اما موقعیت بسیار سختی براي مریم پیش آمده بود، که آبرو و جان کودکش را در خطر و بیدفاع میدید.
او آبروي خود را بیش از جانش دوست میداشت؛ از این رو براي لحظاتی آرزو کرد که اي کاش میمردم و بیآبرو نمیشدم، اما
پس از چند لحظه که اعجاز و دستورات الهی به او رسید این حالت برطرف شد. آموزهها و پیامها: 1. زنان باردار را از غوغاها و
فشارهاي روحی دور کنید. 2. آبروي انسان از جان او عزیزتر است. 3. زنان باردار، در هنگام وضع حمل درد شدیدي دارند و
نیازمند تکیهگاهی هستند (به آنها رسیدگی کنید). *** ص: 334 قرآن کریم در آیات بیست و
چهارم تا بیست و ششم سورهي مریم به دستورات آرامبخش الهی به او در مورد غذا، نوشیدنی و روزهي سکوت اشاره میکند و
26 . فَنَادَیهَا مِن تَحْتِهَآ أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیّاً* وَهُزِّي إِلَیْکِ بِجِ ذْعِ النَّخْلَۀِ تُسقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیّاً* - میفرماید: 24
صفحه 101 از 127
فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّي عَیْناً فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیّاً و از زیر پاي او ندا داد که:
اندوهگین مباش، چرا که پروردگارت زیر پاي تو چشمه آبی (و کودکی شریف) قرار داده است؛* و تنه درخت خرما را به سوي »
خود تکان ده، تا رطب تازهاي بر تو فرو ریزد؛* و بخور، و بنوش؛ و دیده روشن دار، و اگر از جنس بشر کسی را دیدي، پس بگو:
نکتهها و اشارهها: 1. خدا «. در واقع من براي (خداي) گستردهمهر روزهاي نذر کردهام؛ و امروز با هیچ انسانی سخن نمیگویم »
میخواست مریم در برخورد با مشکلات ساخته شود و الطاف الهی را به چشم ببیند، تا بتواند وظیفهي مادري یک پیامبر بزرگ را
یعنی ناراحت غذاي خود مباش که ما آبی گوارا در نهري نزدیک پاي «1» . به معناي نهر جاري است « سَرِیاً » . به خوبی انجام دهد. 2
3. در این آیه فرشتهاي، یا عیسی، به مریم علیها السلام دستور میدهد که «2» . تو جاري ساختهایم و خرماي تازه نیز فراهم کردهایم
درخت ص: 335 خرما را تکان دهد، تا از خرماي تازهي آن بهره گیرد. این آموزهاي براي همهي
انسانهاست که حتی در سختترین لحظات زندگی دست از تلاش برندارند. 4. خرماي تازه که به آن رطب گفته میشود، غذایی
نیروبخش و حاوي مواد قندي ویتامینها وکلسیم و فسفر است که موجب افزایش نیرو میشود و از عناصر استحکامبخش و
که خرماي تازه براي زنان باردار و پس از زایمان غذایی «1» تسکیندهنده است. از آیهي فوق و احادیث اسلامی استفاده میشود
مطلوب است. 5. اگر مقصود از این آیات جوشیدن نهري به صورت معجزهآسا باشد، در آن صورت این امر خارق عادت بوده است
خوانده میشود؛ یا این که معجزات عیسی علیه السلام بوده که « کرامت » که براي غیر پیامبران الهی همچون مریم اتفاق میافتد و
6. در این آیات به مریم دستور داده شد «2» . خوانده میشود « ارهاص » قبل از نبوّت او تحقق یافته و پایه گذاري مقدماتی بوده و
نذر کند که روزهي سکوت بگیرد، تا لازم نباشد با مردم سخن بگوید و در مورد تولد عیسی به آنان توضیح دهد و در آیات بعد
خواهیم دید که حضرت عیسی علیه السلام پاسخ مردم را میدهد. 7. روزهي سکوت، در عصر مریم علیها السلام عبادتی شناخته
شده بود و خدا هم او را به نذر روزهي سکوت رهنمون شد و کسی هم بر مریم اشکال نکرد که چرا روزهي سکوت گرفته است.
این به خاطر تفاوت شرایط «3» . در اسلام روزهي سکوت مشروع نیست و در احادیث آمده است که این گونه روزه حرام است
زمانی و مکانی و عصرها و ص: 336 مصلحتهاست که کاملترین احکام را اسلام بیان کرده است.
البته یکی از آداب روزه در اسلام حفظ زبان در کنار خودداري از خوردن آب و غذاست که در احادیث به این مطلب سفارش
آموزهها و پیامها: 1. خدا وسایل آسایش بندگان پاکش را فراهم میسازد و لازم نیست آنان نگران دفاع از آبروي «1» . شده است
خود باشند. 2. فرزند شریف سبب روشنی چشم و اندوهزدایی میشود. 3. به وضعیت غذایی زنان پس از زایمان رسیدگی کنید و به
آنان خرماي تازه و نوشیدنی بدهید. 4. نذر روزهي سکوت در ملتهاي پیشین جایز بوده است. 5. هرگاه نمیتوانید مطلب حقّی را
براي مردم توضیح دهید و توجیه کنید، سکوت نمایید و آن را به عهدهي خدا بگذارید. *** قرآن کریم در آیات بیست و هفتم و
بیست و هشتم سورهي مریم به تهمتها و سرزنشهاي مردم نسبت به مریم علیها السلام اشاره میکند و میفرماید: 27 و 28 . فَأَتَتْ
بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُواْ یمَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیّاً* یأُخْتَ هرُونَ مَا کَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیّاً و (مریم) در حالی که او را
اي مریم! بیقین چیزي شگفت (و زشت) آوردهاي!* اي (همانند) تفسیر قرآن » : در آغوش گرفته بود، وي را نزد قومش آورد؛ گفتند
نکتهها و «! مهر جلد دوازدهم، ص: 337 خواهر هارون (در پاکی)، پدرت مرد بدي نبود، و مادرت زن تجاوزکار (و آلوده) نبود
اشارهها: 1. از آن جا که مریم ازدواج نکرده بود و زنی پاكدامن و از خانوادهاي پاك بود، مردم با دیدن کودکی در آغوش او
تعجب کردند و برخی به شک افتادند و برخی نیز با عجله داوري کردند و پنداشتند که مریم منحرف شده است؛ از این رو زبان به
سرزنش مریم گشودند و گفتند: تو کار عجیب و بدي انجام دادي. 2. در این آیات بیان شده که مردم به سابقهي خوب پدر و مادر
مریم اشاره کردند. در حقیقت آنان میخواستند با یادآوري پدر و مادر پاك مریم، باز هم او را سرزنش کنند که چرا تو با وجود
خوانده شد، در حالی که میان هارون برادر « خواهر هارون » چنین خانوادهي پاکی، چنین کردي!؟ 3. در این آیه مریم با عنوان
صفحه 102 از 127
موسی با مریم سالها فاصله بود و این دو برادر و خواهر نبودند. این بدان جهت بود که هارون مرد پاکی بود و پاکی او در میان بنی
میخواندند؛ یعنی او « خواهر هارون » یا « برادر هارون » اسرائیل زبان زد و ضرب المثل شده بود به طوري که هر انسان پاکی را به نام
.4 «1» . را به این پیامبر صالح الهی نسبت میدادند. این مطلب در احادیث از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز روایت شده است
در مورد فرجام حضرت مریم علیها السلام دو نوع حکایت کردهاند: برخی نوشتهاند او تا 67 سال پس از عروج عیسی علیه السلام
زندگی کرد ولی برخی محدثان برآناند که قبل از عروج عیسی علیه السلام مادرش وفات کرد و او مادر را غسل داد و دفن کرد.
آموزهها و پیامها: 1. مریم پاك، آماج تهمتها و سرزنشهاي مردم (نادان) قرار گرفت (ولی خدا از او حمایت میکرد). 2. از «2»
فرزندان پاکان انتظار میرود که همچون پدران و مادرانشان پاك زندگی کنند. *** ص: 338
- قرآن کریم در آیات بیست و نهم تا سی و سوم سورهي مریم به سخنان عیسی در گهواره و صفات او اشاره کرده، میفرماید: 29
33 . فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُواْ کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیّاً* قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ ءَاتنِیَ الْکِتبَ وَجَعَلَنِی نَبِیّاً* وَجَعَلَنِی مُبَارَکاً أَیْنَ مَا کُنتُ
وَأَوْصنِی بِالصَّلَوةِ وَالزَّکَوةِ مَا دُمْتُ حَیّاً* وَبَرّاً بِولِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَ قِیّاً* وَالسَّلمُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیّاً و
عیسی ) *«!؟ چگونه با کسی که به صورت کودکی در گاهواره است، سخن بگوییم » : (مریم) به سوي آن (عیسی اشاره کرد؛ گفتند
براستی که من بنده خدایم؛ به من کتاب (انجیل) عطا کرده؛ و مرا پیامبر قرار داده است؛* و هر جا که باشم مرا خجسته قرار » : گفت
داده؛ و تا هنگامی که زندهام، مرا به نماز و زکات سفارش کرده است؛* و نسبت به مادرم نیکوکار (قرار داده؛) و مرا زورگوي
بدبخت قرار نداده است.* و سلام (خدا) بر من باد، روزي که متولّد شدم، و روزي که میمیرم، و روزي که زنده برانگیخته خواهم
نکتهها و اشارهها: 1. مریم از سرزنش و تهمت مردم نگران بود، از این رو خدا به او فرمان داد که به مردم بگوید که نذر «! شد
روزهي سکوت کرده است و اینک در این آیه بیان میکند که مریم پاسخ تهمتها و سرزنشهاي مردم را با اشاره میداد؛ یعنی به
سوي عیسی اشاره میکرد که در گهواره بود و میگفت از او پاسخ بخواهید. 2. مردم نادان از برخورد مریم و اشارهي او به کودك
ناراحت شدند و گمان کردند که آنان را مسخره میکند؛ از این رو به او اعتراض کردند که ما چگونه از کودك در گهوراه
به معناي جایگاهی است که براي کودك آماده میکنند، تفسیر قرآن مهر « مَهْد » توضیح بخواهیم و با او سخن بگوییم. 3. واژهي
پس ممکن است مقصود در این جا کودکی باشد که در «1» ؛ جلد دوازدهم، ص: 339 خواه گهواره باشد یا دامان مادر یا بستر
به کسی گفته میشود که براي خود حقوق فراوانی قایل است، اما براي دیگران حقّی قائل نیست و « جبّار » .4 «2» . آغوش مریم بود
نیز به کسی گفته میشود که از روي خشم افراد را میزند و نابود میکند. آري جبّار کسی است که پیرو فرمان عقل نیست و
به کسی گفته میشود که اسباب گرفتاري « شَقی » .5 «3» . میخواهد با ادعاي عظمت و تکبّر، کمبود و نقص خود را بر طرف سازد
و بلا را براي خود فراهم میسازد و یا کسی که نصیحت دیگران را قبول نمیکند. البته این دو معنا از هم جدا نیست. 6. در این
آیات به یک دعاي عیسی اشاره شده است. او به سه روز و سه مرحلهي اساسی و خطرناك زندگی انسان؛ یعنی روز تولد و روز
مرگ و روز رستاخیز اشاره کرده و از خدا تقاضاي سلامت و سلام نموده است. این مطلب در آیهي پانزدهم همین سوره در مورد
حضرت یحیی علیه السلام نیز بیان شد با این تفاوت که در آن جا خدا این سخن را فرمود و در این جا مسیح علیه السلام از خدا
7. در این آیات هفت صفت براي عیسی علیه السلام بیان شده که عبارتاند از: بندهي خدا، صاحب کتاب «4» . تقاضا میکند
و نیکوکار نسبت «1» (انجیل یا شریعت)، داراي مقام نبوّت، با برکت ص: 340 و مفید به حال جامعه
به مادر است و جبّار و شقی نیست (یعنی فروتن و حقشناس و سعادتمند است). 8. خدا دو برنامه به عیسی علیه السلام سفارش کرد:
نماز و زکات. البته بیان این دو برنامه از میان برنامههاي دین مسیح علیه السلام به خاطر اهمیت آنهاست که یکی رمز ارتباط با خالق
و دیگري رمز ارتباط با خلق و امداد آنهاست. البته اصل نماز و زکات در دین مسیحیت و اسلام وجود داشته اما خصوصیات آنها با
هم متفاوت است. 9. عیسی علیه السلام نسبت به مادرش نیکو کار بود و این نشان دهندهي اهمیت مقام مادر است. 10 . از پیامبر
صفحه 103 از 127
11 . عیسی از طفولیت سخن گفت و دلیلی بر «2» . اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود: بهشت زیر گامهاي مادر است
.12 «3» . محال بودن سخن گویی افراد در کودکی وجود ندارد، البته عیسی بر اثر عنایت الهی از کودکی سخنان معقول میگفت
عیسی فردي استثنایی بود. او پدر نداشت و در کودکی به صورت معجزهآسا سخن گفت و به مقام نبوت رسید؛ او وجود با برکت و
نیکوکاري بود که متکبّر و شقی نبود و شاید همین صفات برجستهي و معجزهآساي او بود که سبب گمراهی برخی شد، به طوري
که او را خدا دانستند. 13 . مانعی ندارد که برخی افراد در کودکی به نبوّت یا امامت برسند همان طور که در مورد عیسی و یحیی و
برخی امامان شیعه اتفاق افتاد. ص: 341 آموزهها و پیامها: 1. اگر خدا بخواهد به کودکی قدرت
سخن گفتن و نبوّت عنایت میکند. 2. عیسی خدا نبود بلکه بندهي خدا و پیامبر او بود (پس مسیحیان او را خدا نشمارند). 3. نماز و
زکات جزئی از دین مسیح است و سابقهاي چند هزار ساله دارد. 4. انسان در سه روز تولد، مرگ و رستاخیز نیازمند سلام و سلامتی
از جانب خداست. 5. همچون عیسی بندهي خدا و نیکوکار و مبارك (و مفید براي مردم) باشید. *** قرآن کریم در آیات سی و
چهارم و سی و پنجم سورهي مریم به حقیقت بشري عیسی علیه السلام و دلیل فرزند نداشتن خدا اشاره میکند و میفرماید: 34 و
35 . ذلِکَ عِیسَ ی ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِیهِ یَمْتَرُونَ* مَا کَانَ لِلَّهِ أَن یَتَّخِ ذَ مِن وَلَدٍ سُبْحنَهُ إِذَا قَ َ ض ی أَمْراً فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ
این (سرگذشت) عیسی پسر مریم است، گفتار حقّی که در آن تردید میکنند.* هرگز براي خدا شایسته نیست که فرزندي برگیرد
پس (فوراً موجود) میشود. نکتهها و اشارهها: 1. در « باش » : او منزّه است؛ هنگامی که چیزي را اراده کند، پس فقط به آن میگوید
آیات پیشین تصویر روشنی از تولد عیسی علیه السلام و سخنان او و اعترافش به بندگی خدا و نبوّت او بیان شد. در حقیقت قرآن با
بیانی روشن هر گونه تهمت را از دامن مریم زدود و مطالب شركآمیزي که در مورد خدا بودن عیسی میگفتند، نفی کرد. 2. در
این آیات نیز به همان مطالب حق پیشین اشاره میکند و بر فرزند خدا بودن عیسی علیه السلام خط بطلان میکشد؛ و از این رو
میخواند تا روشن سازد که او فرزند خدا نیست. 3. در « مریم » عیسی علیه السلام را پسر ص: 342
این آیه به شک و تردید دیگران (دوستان و دشمنان) در مورد عیسی علیه السلام اشاره شده است؛ یعنی یهودیان که دشمنان مسیح
بودند در پاکی مادر او، و مسیحیان که دوستان مسیح بودند در بشر بودن او تردید میکردند و او را فرزند خدا و یا یکی از سه
خداي حقیقی میدانستند و قایل به تثلیث میشدند. 4. خدا فرزند ندارد؛ زیرا: اولًا، فرزند داشتن مستلزم جسم داشتن، محدودیت و
نیازمندي است و خدا از این صفات و نقایص پاك و منزّه است. ثانیاً، نیاز به فرزند به خاطر برطرف کردن نیازهاي عاطفی و کسب
قدرت و نیرو و ادامهي حیات در نسل بعد است، ولی خدا میتواند هر چیزي را در آنی بیافریند؛ پس او نیازي به نیروي جدید و
نسل براي ادامهي حیات ندارد چون ازلی و ابدي است و نیاز عاطفی نیز اصلًا در ذات پاکش راه ندارد. 5. در این آیه بیان شده که
و او به وجود میآید. براي این کار تعبیري کوتاهتر از «! باش » هرگاه خدا بخواهد چیزي را به وجود آورد، با یک فرمان میگوید
در این آیه براي تفریع است؛ یعنی هنگامی که خدا فرمان وجود دهد، « فاء » . به نظر نمیرسد « فیکون » و نتیجهاي وسیعتر از « کُن »
6. هنگامی که جعفر بن ابیطالب از دست «1» . بلافاصله هرچه بخواهد به وجود میآید و فاصلهي زمانی در این جا وجود ندارد
ستمکاري مشرکان در مکه با گروهی از مسلمانان به حبشه هجرت کرد و مشرکان دو نفر را براي بازگرداندن آنها نزد نجاشی
پادشاه حبشه فرستادند، جعفر براي معرفی اسلام در برابر نجاشی، همین آیات اول سورهي مریم را خواند و اشک شوق از تفسیر
قرآن مهر جلد دوازدهم، ص: 343 دیدگان نجاشی و بزرگان مسیحیّت سرازیر شد و مسلمانان تا مدتها در حبشه با آسایش
آموزهها و پیامها: 1. قرآن حقیقت را دربارهي عیسی بیان کرد که او فرزند (خدا نیست، بلکه فرزند) مریم است. «1» . زندگی کردند
2. فرزند داشتن مستلزم نقص و نیاز است و خدا به دور از این صفات است. 3. قدرت خدا را محدود ندانید که خدا هر چه را
بخواهد فوراً به وجود میآورد. *** قرآن کریم در آیهي سی و ششم سورهي مریم با تاکید بر توحید، راه مستقیم را معرفی میکند
و در حقیقت خدا پروردگارِ من و پروردگار شماست؛ پس او را » و میفرماید: 36 . وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذَا صِ رطٌ مُّسْتَقیمٌ
صفحه 104 از 127
نکتهها و اشارهها: 1. مفسران در مورد این آیه دو احتمال دادهاند: این که دنبالهي سخنان عیسی «. بپرستید؛ که این راهی راست است
و یا این که سخن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله باشد که خدا به او فرمان داده «2» علیه السلام باشد که در چند آیهي قبل بیان شد
البته این مطلب در نتیجه و مطالب آیه تأثیري ندارد. 2. پروردگار بودن خدا و صفت ربوبیّت او مستلزم پرستش و «3» . که بگوید
عبادت او است؛ یعنی به شکرانهي این که خدا انسان را تربیت و هدایت میکند، لازم ص: 344
. است او را عبادت کنیم. آموزهها و پیامها: 1. توحید، راه مستقیم است و (هرگونه پرستش غیر او و یا تثلیثگرایی کژراهه است). 2
خدا را بشناسید و بپرستید و از مسیر او خارج نشوید. *** قرآن کریم در آیات سی و هفتم و سی و هشتم سورهي مریم به اختلافات
درونی مسیحیت و گمراهی آنان اشاره میکند و با هشدار به آنان میفرماید: 37 و 38 . فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ
کَفَرُواْ مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ* أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنَا لکِنِ الظلِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَللٍ مُّبِینٍ و [لی گروههایی از میان آنان (مسیحیان)
اختلاف کردند؛ پس واي به حال کسانی که کفر ورزیدند، از حضور روز بزرگِ (رستاخیز)!* روزي که نزد ما میآیند، چقدر
شنوا و بینایند! لیکن ستمکاران امروز در گمراهی آشکاري هستند. نکتهها و اشارهها: 1. مسیحیان پس از عروج مسیح علیه السلام با
و «1» . همدیگر اختلاف کردند. گروهی گفتند: او خدا بود که بر زمین فرود آمده بود. گروهی دیگر گفتند: او فرزند خدا بود
گروه دیگر گفتند: او بندهي خدا و پیامبر او بود. این اختلاف در نهایت به آن جا منتهی شد که امپراطور روم اسقفها و بزرگان
مسیحیت را در سال 325 در شوراي بزرگ نیقیه جمع آورد و هر فرقه سخنان خود را گفتند و در نهایت با اکثریت نسبی، عقیده به
و اعلامیهاي در این زمینه صادر شد که هنوز پایه و اساس ایمان «1» تثلیث را ص: 345 پذیرفتند
. البته اختلافات مسیحیان باز هم ادامه یافت و به فرقههاي کاتولیک، ارتدُکس و پِروتِستان تقسیم شدند. 2 «2» . مسیحیان است
در این آیه دو احتمال دادهاند: الف) مقصود دنیا باشد، یعنی هم اکنون مشرکان ستمکار در « الیوم » مفسران قرآن در مورد واژهي
گمراهی آشکارند. ب) مقصود قیامت باشد؛ یعنی ستمکاران در قیامت بینا و شنوا میشوند اما به حالشان سودي ندارد، زیرا در
آموزهها و پیامها: 1. مسیحیان پس از عیسی علیه السلام «3» . گمراهی آشکار هستند. البته تفسیر اول با ظاهر آیه سازگارتر است
گرفتار اختلافات شدند و راه شرك و کفر در پیش گرفتند و هم اکنون نیز در گمراهی به سر میبرند. 2. کافران هنگام مشاهدهي
روز قیامت بیدار میشوند، ولی آن زمان دیر است و سودي به حالشان ندارد. 3. از اختلافات مسیحیان و فرجام آنان در رستاخیز
درس عبرت بگیرید. *** ص: 346
رستاخیز روز حسرت
قرآن کریم در آیات سی و نهم و چهلم سورهي مریم بار دیگر به کافران ستمکار هشدار میدهد و میفرماید: 39 و 40 . وَأَنذِرْهُمْ
یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَۀٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ* إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا وَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ آنان را به روز حسرت هشدار
ده، هنگامی که [همه چیز انجام شود؛ در حالی که آنان در غفلتند و آنان ایمان نمیآورند.* در واقع ما، زمین و هر کس که بر آن
روز حسرت) یکی از نامهاي ) « یوم الحَسرة » . است را به ارث میبریم؛ و فقط به سوي ما باز گردانده میشوند. نکتهها و اشارهها: 1
رستاخیز است و نیکوکاران و بدکاران هر دو در قیامت حسرت میخورند؛ نیکو کاران تأسف میخورند که چرا اعمال نیک
بیشتري انجام ندادند و بدکاران حسرت میخورند که چرا پردهها کنار میرود و حقایق بر همگان روشن میشود. 2. مقصود از
آن است که برنامهي حسابرسی در رستاخیز پایان میگیرد و اهل بهشت در آن جا جاودان میمانند و اهل « پایان گرفتن کار »
3. اموال شما جاودانی نیست و روزي آن را رها میکنید و وارث نهایی خداست که همه به «1» . دوزخ هم راهی جهنّم میشوند
سوي او باز گردانده میشوند. پس اگر این حقیقت را بدانید، باید به دنیا دل نبندید و از خواب غفلت و کفر بیدار شوید و ایمان
آورید. ص: 347 آموزهها و پیامها: 1. فرجام جهان به دست خداست. 2. رستاخیز روز حسرت است.
صفحه 105 از 127
3. دنیا ناپایدار است و روز حسرت در پیش است؛ پس زودتر بیدار شوید و ایمان بیاورید. ***
سرگذشت ابراهیم (ع)
قرآن کریم در آیات چهل و یکم تا چهل و سوم سورهي مریم به صفات ابراهیم و مبارزهي او با بتپرستی عمویش اشاره میکند و
43 . وَاذْکُرْ فِی الْکِتبِ إِبْرهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقاً نَبِیّاً* إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یأَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَایَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنکَ شَیْئاً* - میفرماید: 41
یأَبَتِ إِنِّی قَدْ جَآءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِكَ صِ رطاً سَوِیّاً و در کتاب (قرآن) ابراهیم را یاد کن، که او بسیار راستگو و
اي پدر [م ! چرا چیزي را میپرستی که نمیشنود، و نمیبیند، و هیچ » : پیامبر بود.* هنگامی که به پدر (مادرش یا عموي) ش گفت
چیزي را از تو دفع نمیکند؟!* اي پدر [م ! براستی من از دانش (الهی) چیزي برایم آمده که براي تو نیامده است؛ پس مرا پیروي
صیغهي مبالغه و به معناي کسی است که بسیار « صدیق » . کن، تا تو را به راهی درست راهنمایی کنم. نکتهها و اشارهها: 1
راستگوست و یا کسی که هرگز دروغ نمیگوید، بلکه توان دروغ گفتن ندارد، چون تمام عمر به راستگویی عادت کرده است
البته مانعی ندارد که تمام این معانی مقصود آیه باشد، چون همه «1» . و یا کسی که عملش تصدیق کنندهي سخن و اعتقاد اوست
2. ابراهیم علیه السلام قبل از نبوّت، صدیق بود. این امر تقریباً به یک معنا باز میگردند. ص: 348
در لغت عرب گاهی به « اب» اهمیت این صفت را میرساند و گویی صدیق بودن زمینهساز شایستگی براي نبوت است. 3. واژهي
معناي پدر و گاهی به معناي عمو آمده است. همان طور که در ذیل آیهي 74 سورهي انعام بیان شد، در مواردي که ابراهیم با آزر
بتساز درگیر میشود و از او با عنوان پدر یاد میکند، مقصودش عمو یا پدر مادرش است. 4. ابراهیم در این آیه براي نفی بت
اما این «1» پرستی و شرك دلیل قاطع آورده است؛ یعنی به عمویش گفته است که هدف از پرستش، جلب منفعت و دفع ضرر است
بتها نمیتوانند مشکلی را حل و ضرري را دفع کنند، پس پرستش آنها بیهوده و لغو است. علاوه بر آن، عبادت وقتی مفید است
که معبود سخنان تو را بشنود یا عبادت تو را ببیند ولی بتها چنین قدرتی ندارند. 5. با آن که آزر عموي ابراهیم از او بزرگتر بود
اما ابراهیم علیه السلام به عمویش میگوید که از من پیروي کن، تا تو را به راه درست هدایت کنم و دلیلی که براي این مطلب
یعنی میگوید من دانشی دارم که تو نداري، پس تو باید از من که «2» . میآورد، همان دلیل عام تقلید جاهل از عالِم است
دانشمند، متخصص و راهشناس هستم، پیروي کنی تا رهنمون شوي. 6. ابراهیم علیه السلام دعوت خود را از خویشاوندان نزدیکش
زیرا تربیت نزدیکان لازمتر و «3» ؛ شروع میکند؛ همانگونه که خدا به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز چنین دستور داد
زمینهساز هدایت دیگران است. 7. با این که آزر عموي ابراهیم مردي مشرك و بتساز و بتفروش و عامل تفسیر قرآن مهر جلد
دوازدهم، ص: 349 بزرگ فساد و بتپرستی بود، ابراهیم علیه السلام با او خشونت نکرد و از طریق منطق همراه با احترام با او سخن
. گفت تا در صورت امکان او را هدایت کند. آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی مثل پیامبران با خرافهي بتپرستی مبارزه کنند. 2
مبلغان دینی دعوت خویش را از خویشاوندان نزدیک شروع کنند. 3. راستی و راستگویی از صفات پیامبر بزرگ الهی، ابراهیم
علیه السلام بود (این صفات را از او بیاموزید). 4. معبودان دروغین که شنوا و بینا نیستند و نمیتوانند خطرها را از انسان دفع کنند
شایستهي پرستش نیستند. 5. هر کس از دانشمندان الهی پیروي کند به راه درست رهنمون میشود. *** قرآن کریم در آیات چهل
و چهارم و چهل و پنجم سورهي مریم به پندهاي ابراهیم علیه السلام به عمویش و هشدار او در مورد بتپرستی و شیطانپرستی
اشاره میکند و میفرماید: 44 و 45 . یأَبَتِ لَاتَعْبُدِ الشَّیْطنَ إِنَّ الشَّیْطنَ کَانَ لِلرَّحْمنِ عَصِ یّاً* یأَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِّنَ
الرَّحْمنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطنِ وَلِیّاً ايپدر [م ! شیطان رامپرست؛ چراکه شیطان نسبت به (خداي) گستردهمهر، عصیانگر بود.* اي پدر [م !
نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از «. در حقیقت من میترسم که عذابی از (خداي) گستردهمهر به تو رسد، پس ملحق به شیطان شوي
در این آیه، همان پیروي از شیطان در مورد بتپرستی است که خود نوعی عبادت به شمار میآید. 2. در احادیث « عبادت شیطان »
صفحه 106 از 127
از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند: هر کس به سخنگویی گوش فرا دهد، او را پرستش کرده است؛ اگر تفسیر
قرآن مهر جلد دوازدهم، ص: 350 این سخنگو از سوي خدا سخن بگوید، پس خدا را پرستیده است و اگر از سوي ابلیس سخن
او را « اي پدر » 3. سخنان ابراهیم با عمویش بسیار جالب است؛ زیرا - با خطاب محبتآمیز «1» . بگوید، پس ابلیس را پرستیده است
« عذابی از سوي خداي رحمان » میخواند. - خود را دلسوز او معرفی میکند که عذاب او موجب ناراحتی ابراهیم است. - تعبیر
آورده که نشان دهد تو به واسطهي شرك و بتپرستی کاري کردهاي که حتی خدایی که رحمتش عام است، بر تو خشم میگیرد.
4. در قرآن کریم «3» . یعنی تو در جهنّم به شیطان ملحق میشوي «2» ؛ - به او هشدار میدهد که فرجام کار تو ولایت شیطان است
یاد شده است که نام خاص خدا و نشان دهندهي رحمت عام او بر همهي موجودات است. سورهي مریم با « رحمان » شانزده بار از
یاد رحمت خدا آغاز میشود و در این آیات نیز دو بار نام رحمان برده شد و این سوره با یاد رحمن پایان میگیرد. این مطلب نشان
در بین اسماي الهی است؛ همان طور که نشان میدهد این نام در بین ملتهاي پیشین شناخته شده بوده « رحمان » دهندهي اهمیت نام
است. ص: 351 آموزهها و پیامها: 1. شرك و بتپرستی، نوعی شیطانپرستی است. 2. فرجام شرك،
همراهی با شیطان و گرفتاري در عذاب الهی است. 3. بتپرستی حتی خداي رحمتگستر را نیز به خشم میآورد. 4. مواظب خطر
شیطان باشید و از او پیروي نکنید که فرجامی عذابآلود دارد. *** قرآن کریم در آیهي چهل و ششم سورهي مریم به پاسخ
تهدیدآمیز عموي ابراهیم اشاره میکند و میفرماید: 46 . قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ ءَالِهَتِی یإِبْرهِیمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیّاً
آیا تو از معبودهاي من روي بر میتابی؟! اي ابراهیم، اگر (به این کار) پایان ندهی، حتماً تو را سنگسار میکنم؛ و » : (آزر) گفت
نکتهها و اشارهها: 1. در آیات پیشین سخنان منطقی و دل سوزانهي ابراهیم علیه السلام بیان شد «! براي مدّتی طولانی از من دور شو
و اکنون در این آیه به سخنان غیر منطقی آزر بتپرست و مشرك اشاره میکند که اولًا، حاضر نبود دلایل مخالفت با بتها را بر
زبان آورد و پاسخ دهد، تا مبادا به آنها جسارت شود. ثانیاً، با تأکید ابراهیم را به سنگسار کردن تهدید کرد که یکی از بدترین
و ثالثاً، ابراهیم را موجودي غیر قابل تحمّل شمرد و گفت: براي مدت ص: «1» . انواع اعدام است
352 طولانی از نظر من دور شو. این توهینی آشکار به ابراهیم علیه السلام بود. 2. مشرکان مردمی خشن و زورگو هستند که تلاش
. میکنند با تهدید عقاید خود را بر دیگران تحمیل کنند و حتی رويگردانی دیگران را تحمّل نمیکنند. آموزهها و پیامها: 1
مشرکان، مردمی غیرمنطقی و خشن هستند. 2. رهبران الهی و مبلغان دینی آمادهي برخوردهاي منفی مخالفان گمراه باشند. ***
قرآن کریم در آیات چهل و هفتم و چهل و هشتم سورهي مریم به پاسخ مسالمتآمیز ابراهیم و مبارزهي منفی او اشاره میکند و
میفرماید: 47 و 48 . قَالَ سَلمٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیّاً* وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُواْ رَبِّی عَسَ ی أَلَّآ
سلام بر تو باد، بزودي از پروردگارم براي تو طلب آمرزش میکنم؛ چرا که او نسبت به من » : أَکُونَ بِدُعَآءِ رَبِّی شَ قِیّاً (ابراهیم) گفت
عنایت دارد؛* و از شما، و آنچه غیر از خدا میخوانید، کنارهگیري میکنم؛ و پروردگارم را میخوانم؛ امید است که در خواندنِ
نکتهها و اشارهها: 1. ابراهیم علیه السلام در پاسخ سخنان غیر منطقی و تهدیدآمیز عموي «. پروردگارم در (زحمت و) بدبختی نباشم
بتپرستش، تسلّط خویش را بر اعصابش حفظ کرد و با نرمی و بزرگواري پاسخی مسالمتآمیز به او داد و به ما آموخت که روش
مردان الهی در برخورد با مخالفان این گونه است. 2. ابراهیم در برابر سخنان خشونتآمیز آزر، مقابله به ضد نمود و به او سلام کرد
داد. این « سلام » 3. ابراهیم علیه السلام به عمویش آزر و به وي وعدهي دعا و آمرزش داد. ص: 353
سلام ممکن است سلام خداحافظی و یا سلامی باشد که به عنوان ترك دعوي در برابر جاهلان گفته میشود. 4. ابراهیم به آزر
وعده داد که براي او طلب آمرزش و استغفار میکند، در حالی که آزر ایمان نیاورد و طلب آمرزش براي کافران ممنوع است. ما
پاسخ این مطلب را ذیل آیهي 113 سورهي توبه بیان کردیم. 5. در این آیه به مبارزهي منفی و ادب ابراهیم علیه السلام اشاره شده
است؛ چون هنگامی که آزر از او خواست که دور شود، او با کمال ادب قبول کرد و کناره گرفت. البته این مطلب قاطعیت ابراهیم
صفحه 107 از 127
را در عقیدهاش به توحید نشان میدهد که حاضر است براي حفظ عقیده، دست به مبارزهي منفی بزند و از جامعهي مشرکان
کنارهگیري کند. آموزهها و پیامها: 1. پیامبران الهی مردانی صلح طلب و مهربان بودند. 2. در برابر سخنان غیرمنطقی و خشونتآمیز
جاهلان به آنان سلام بگویید. 3. اگر گفتار شما در مشرکان مؤثر نیفتاد، با آنها و معبودهایشان مبارزهي منفی کنید. 4. خدا را
بخوانید و از درگاه پروردگار ناامید نباشید. *** ص: 354 قرآن کریم در آیات چهل و نهم و
پنجاهم سورهي مریم به پاداش مبارزات ابراهیم علیه السلام اشاره کرده، میفرماید: 49 و 50 . فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ
وَهَبْنَا لَهُ إِسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلّاً جَعَلْنَا نَبِیّاً* وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً و هنگامی که از آنان و آنچه غیر از خدا
میپرستیدند کنارهگیري کرد، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم؛ در حالی که هر یک را پیامبري قرار دادیم؛* و از رحمت خود به
آنان بخشیدیم؛ و براي آنان در زبان (جهانیان مقامی) راستین (و آوازهاي) بلند قرار دادیم. نکتهها و اشارهها: 1. خدا به ابراهیم علیه
السلام پاداش مبارزاتش را داد و فرزندي همچون اسحاق و نوهاي همچون یعقوب به او عطا کرد که از پیامبران بزرگ الهی بودند.
اینها نتیجهي استقامت ابراهیم در برابر بتها و بتپرستان و کنارهگیري از آیین باطل آنان بود. 2. خدا از رحمت ویژهي خود به
در این آیه همان یاد، خاطره و نام نیک و برجستهاي است که از انسان در « لسِان صِ دْق » ابراهیم و نسل او عطا کرد. 3. مقصود از
4. در «1» . جامعه میماند. این حُسن شهرت از سرمایههاي معنوي است که گاهی براي بازماندگان از ثروت و ارث مادي بهتر است
حدیثی از امام علی علیه السلام روایت شده که فرمودند: خاطرهي خوب و نام نیکی که خدا براي کسی در میان مردم قرار میدهد،
ص: «2» . از ثروت فراوانی که هم خودش بهره میگیرد و هم به ارث میگذارد، بهتر و برتر است
5. بر خلاف نظر بد خواهان، نام نیک و حُسن شهرت ابراهیم در ملتهاي بعدي باقی ماند و خدا خاطرهي ایثارها و 355
.6 «1» . فداکاريهاي او را بلندآوازه کرد و او را به عنوان الگو معرفی نمود و مخالفان او نتوانستند، او را به بوتهي فراموشی بسپارند
ابراهیم علیه السلام دو فرزند به نام اسماعیل و اسحاق داشت که از نسل هر دو پیامبران بزرگی پدید آمدند. در این آیه از اسحاق و
فرزند او سخن به میان آمده است و در آیات بعد از اسماعیل یاد میشود. آموزهها و پیامها: 1. خدا مبارزات مردان الهی را
بیپاداش نمیگذارد. 2. پاداش مبارزات ابراهیم علیه السلام، دودمان پاك او بود که سرسلسلهي پیامبران بزرگ شدند. 3. پاداش
دیگر ابراهیم علیه السلام رحمت الهی و نام نیک او در میان آیندگان بود. 4. به مبارزان راه توحید توجه کنید و پاداش زحمات
آنان را بدهید. ***
سرگذشت موسی (ع)
.53 - قرآن کریم در آیات پنجاه و یکم تا پنجاه و سوم سورهي مریم به ویژگیهاي موسی و هارون اشاره میکند و میفرماید: 51
وَاذْکُرْ فِی الْکِتبِ مُوسَی إِنَّهُ کَ انَ مُخْلَصاً وَکَ انَ رَسُولًا نَّبِیّاً* وَندَیْنهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَقَرَّبْنهُ نَجِیّاً* وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَآ أَخَاهُ
هرُونَ نَبِیّاً و در کتاب (قرآن) موسی را یاد کن، که او خالص شده بود و (نیز) ص: 356 فرستادهاي
والا [مقام بود.* و او را از طرف راست (کوه) طور ندا دادیم، و رازگویان او را (به خود) نزدیک ساختیم.* و از رحمت خود،
برادرش هارون را، در حالی که پیامبر بود، به او بخشیدیم. نکتهها و اشارهها: 1. در آیات پیشین به پاداش مبارزات ابراهیم علیه
السلام اشاره شد که یکی از آن مواهب فرزندانی همچون اسحاق و یعقوب بودند و این که در این آیات همان مطلب را تعقیب
به معناي خالص شده است. « مُخلَص » . میکند و به موسی اشاره کرده که از دودمان ابراهیم و یکی از مواهب او به شمار میآید. 2
و از خطر انحراف و آلودگی دور «1» این مقامی است که اگر کسی به آن برسد، نسبت به وسوسههاي شیطانی بیمه میشود
میگردد. شاید از این آیه بتوان عصمت موسی علیه السلام را استفاده کرد. البته رسیدن به مقام مخلصان جز در سایهي جهاد با
تفاوت گذاشتهاند و آن را چند گونه «3» « نبی » و «2» « رسول » نفس و اطاعت مستمر از فرمانهاي الهی ممکن نیست. 3. مفسران بین
صفحه 108 از 127
بیان کردهاند: الف) رسول کسی است که از وحی الهی آگاه میشود و مأمور ابلاغ آن است، اما پیامبر کسی است که براي انجام
وظیفهي شخصی از وحی آگاه میشود و مأمور به ابلاغ نیست. یعنی رسول همچون پزشکی است که به دنبال بیماران میرود، اما
که بیماران باید به سراغ او بروند. ب) رسول کسی است که وحی «1» ص: 357 پیامبر پزشکی است
الهی را در خواب میبیند و صداي فرشته را نیز میشنود و حتی فرشته را میبیند، اما پیامبر کسی است که تنها حقایق وحی الهی را
البته این دو معنا با همدیگر منافاتی ندارند و «2» . در خواب میبیند یا در بیداري صداي فرشته را میشنود، اما او را مشاهده نمیکند
قابل جمعاند؛ یعنی ممکن است تفاوت مأموریت پیامبر و رسول با تفاوت در نحوهي دریافت وحی آنان همراه باشد و این دو در
4. در این آیات به گفتمان خدا با موسی علیه السلام اشاره شده است. در شبی تاریک موسی با همسرش «3» . یکدیگر مؤثر باشند
به سوي مصر در حرکت بود و همسرش درد زایمان داشت و موسی به دنبال آوردن آتش رفت و ناگهان از « مدین » از بیابانهاي
دور نوري درخشید و ندایی برخاست و موسی را به رسالت منصوب کرد. آري؛ این لحظه از افتخارات بزرگ موسی است که خدا
با او سخن گفت. آموزهها و پیامها: 1. به یاد موسی و ویژگیهاي او باشید و از زندگی او درس بگیرید. 2. موسی فردي با اخلاص
و والا مقام بود که لیاقت سخن گفتن با خدا را یافت. 3. برادر داشتن، موهبت و رحمتی الهی است. *** تفسیر قرآن مهر جلد
دوازدهم، ص: 358 قرآن کریم در آیات پنجاه و چهارم و پنجاه و پنجم سورهي مریم به ویژگیهاي اسماعیل اشاره کرده،
میفرماید: 54 و 55 . وَاذْکُرْ فِی الْکِتبِ إِسْمعِیلَ إِنَّهُ کَ انَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیّاً* وَکَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَوةِ وَالزَّکَوةِ وَکَانَ عِندَ
رَبِّهِ مَرْضِ یّاً و در کتاب (قرآن) اسماعیل را یاد کن، که او راست وعده بود و (نیز) فرستادهاي والا [مقام بود؛* و همواره خانوادهاش
را به نماز و زکات فرمان میداد؛ و در نزد پروردگارش مورد رضایت بود. نکتهها و اشارهها: 1. ابراهیم علیه السلام چند فرزند
داشت؛ یکی اسحاق که از نسل او یعقوب و موسی پدید آمدند و دیگري اسماعیل که از نسل او پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به
وجود آمد. قرآن کریم در این آیات به هر دو شاخه از دودمان ابراهیم علیه السلام اشاره کرده است. البته در برخی احادیث آمده
اسماعیل بن » است که مقصود از اسماعیل در این جا اسماعیل فرزند ابراهیم نیست؛ چرا که او قبل از پدر فوت کرد؛ پس منظور
2. در این آیات بر «1» ! است که پیامبري بود که خدا به سوي قومش فرستاد و او همچون امام حسین علیه السلام شهید شد « حِزْقیل
نباشد، محال است به مقام رسالت برسد؛ یعنی « صادق » وعدههاي صادق اسماعیل و وفاي به عهده او تکیه میکند، زیرا تا انسان
« صادقُ الوعد » 3. در احادیث روایت شده که اسماعیل را «2» . صداقت و راستی در وعدهها و خبرها از شرایط اساسی نبوّت است
خواندند؛ چون ص: 359 کسی با او وعده کرده بود ولی سر وعدهاش نیامده بود، اما اسماعیل تا
یعنی هر چند به برنامهي زندگی خود ادامه میداد، اما همواره در انتظار تحقق وعده بود). 4. در ) «1» . یک سال چشم به راه او بود
این آیات به پنج ویژگی اسماعیل علیه السلام اشاره شده است: از جهت اجتماعی، با مردم صداقت در وعده داشت. از جهت
رسالت، فردي عالی مقام بود. از جهت تربیت خانواده، او به پیوند خانوادهاش با خالق و خلق توجه میکرد و به آنان دستور نماز و
زکات میداد. از جهت رابطهاش با خدا او موفق شده بود رضایت و خشنودي خدا را کسب کند؛ یعنی تمام برنامههاي او مورد
رضایت خدا بود و این از بزرگترین نعمتها و افتخارات یک مؤمن است. آموزهها و پیامها: 1. زندگی اسماعیل و ویژگیهاي او
را مطالعه کنید (و سرمشق زندگی خود قرار دهید). 2. رابطهي با مردم، بر اساس صداقت و امداد مالی و رابطهي با خدا بر اساس
جلب خشنودي او و نماز استوار باشد. 3. به هدایت خانوادهي خود اهمیت دهید. *** ص: 360
. قرآن کریم در آیات پنجاه و ششم و پنجاه و هفتم سورهي مریم به ویژگیهاي ادریس پیامبر اشاره میکند و میفرماید: 56 و 57
وَاذْکُرْ فِی الْکِتبِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَ انَ صِ دِّیقاً نَّبِیّاً* وَرَفَعْنهُ مَکَاناً عَلِیّاً و در کتاب (قرآن) ادریس را یاد کن، که او بسیار راستگو [و]
جدّ پدري نوح بوده و نام او از « ادریس » پیامبر بود؛* و او را به جایگاه والایی بالا بردیم. نکتهها و اشارهها: 1. مفسران برآناند که
گرفته شده است و گفتهاند که او اولین کسی بود که با قلم خط نوشت و بر برخی از علوم و فنون، همچون حساب، « دَرسْ » مادهي
صفحه 109 از 127
به معناي « صِدیق » 2. واژهي «2» . قرآن کریم دوبار با اشاراتی کوتاه به ادریس پیامبر اشاره کرده است «. نجوم و خیاطی تسلّط داشت
شخص بسیار راستگو و تصدیق کنندهي نشانهها و آیات خداست؛ یعنی کسیکه در برابر حق و حقیقت تسلیم است. 3. مقصود از
همان عظمت مقام معنوي این پیامبر الهی است؛ البته برخی مفسران برآناند که این تعبیر به عروج ادریس به « بلندي مکان ادریس »
آموزهها و پیامها: 1. از صداقت ادریس پیامبر درس .«3» آسمان اشاره دارد همان طور که در مورد مسیح علیه السلام اتفاق افتاد
آموزید تا بلندمرتبه شوید. 2. سرگذشت پیامبران الهی را در کتابها حکایت کنید (و مطالعه نمایید). *** تفسیر قرآن مهر جلد
دوازدهم، ص: 361 قرآن کریم در آیهي پنجاه و هشتم سورهي مریم به پیامبران راستین الهی و نعمتهاي خدا بر آنان و واکنش
عاطفی آنها در برابر آیات الهی اشاره میکند و میفرماید: 58 . أُوْلئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّۀِ ءَادَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا
مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّیَّۀِ إِبْرهِیمَ وَإِسْرئِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَآ إِذَا تُتْلَی عَلَیْهِمْ ءَایتُ الرَّحْمنِ خَرُّواْ سُجَّداً وَبُکِیّاً آنان کسانی هستند که خدا
به ایشان نعمت داده است، در حالی که از پیامبرانِ از نسل آدم، و از کسانی که با نوح (بر کشتی) سوار کردیم، و از نسل ابراهیم و
اسرائیل (: یعقوب)، و از کسانی که راهنمایی کردیم و برگزیدیم (بودند.) هنگامی که آیات (خداي) گستردهمهر بر آنان خوانده
در این آیه « نسل آدم » میشد، سجدهکنان و گریان (به زمین) در میافتادند. نکتهها و اشارهها: 1. مفسران برآناند که مقصود از
همان ابراهیم علیه « دودمان نوح » همان ادریس پیامبر است که در آیات پیشین از او یاد شد؛ زیرا او جدّ پدري نوح بود؛ و مقصود از
همان اسماعیل و اسحاق و یعقوب هستند و مقصود از دودمان « نسل ابراهیم » السلام است؛ زیرا او از نوادگان نوح بود. و منظور از
2. مقصود از هدایت «1» . اسرائیل (یا یعقوب) همان موسی، هارون، زکریا، یحیی و عیسی هستند که در آیات پیشین از آنان یاد شد
یافتگان و برگزیدگانی که با شنیدن آیات الهی سجده میکنند و سیلاب اشکشان جاري میشود، یا همان پیامبرانی است که در این
و در «2» آیه از آنان یاد شد و یا اعم از آنان است که شامل غیر پیامبران نیز میشود. البته تفسیر دوم با ظاهر آیه سازگارتر است
3. در حدیثی از امام سجاد علیه السلام روایت شده که احادیث نیز بدان اشاره شده است. ص: 362
البته مقصود این گونه احادیث بیان مصداقهاي روشن آیه است و این به معناي انحصار «1» «. مقصود از این آیه ما هستیم » : فرمودند
معناي آیه نیست. آموزهها و پیامها: 1. نبوت نعمتی الهی است که خدا به بندگان خاصش عطا میکند. 2. در برابر آیات خدا
واکنش مثبت نشان دهید و عاطفی و فروتن باشید. ***
جانشینان نامناسب
قرآن کریم در آیات پنجاه و نهم و شصتم سورهي مریم به جانشینان ناشایست پیامبران و توبهپیشگان اشاره میکند و میفرماید: 59
و 60 . فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُواْ الصَّلَوةَ وَاتَّبَعُواْ الشَّهَوتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیّاً* إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صلِحاً فَأُوْلئِکَ یَدْخُلُونَ
الْجَنَّۀَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئاً و بعد از آنان، فرزندان (ناشایستی) جانشین شدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروي نمودند؛ و در
آینده (عذاب) گمراهی (خود) را ملاقات خواهند کرد؛* مگر کسانی که توبه کنند، و ایمان آورند، و [کار] شایسته انجام دهند؛
پس اینان داخل بهشت میشوند، و هیچ ستمی بر آنان نخواهد شد. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به دو گروه از فرزندان و
جانشینان پیامبران اشاره شده است. ص: 363 گروه اول فرزندان ناشایستی هستند که در گمراهی
گام نهادند و خدا را فراموش کردند و پیروي از شهوات را بر نماز ترجیح دادند و سرانجام مجازات شدند. و گروه دوم کسانی
به معناي فرزندان « خَلْف » . هستند که بعد از کجروي توبه کردند و کارهاي شایسته انجام دادند و سرانجام وارد بهشت میشوند. 2
به معناي فرزند صالح است. در این جا تعبیر اول آمده است. برخی از مفسران گفتهاند که این تعبیر « خَلَف » ناصالح و ناخَلف، و
اما به نظر میرسد که معناي آیه عام «1» ، اشاره به گروهی از بنی اسرائیل است که فرزندان و جانشینان ناشایست پیامبران بودند
است و شامل همهي جانشینان و فرزندان ناشایست پیامبران و برگزیدگان الهی میشود. 3. در برخی احادیث از پیامبر صلی الله علیه
صفحه 110 از 127
و آله روایت شده که با اشاره به آیهي فوق فرمودند: منظور کسانی هستند که شصت سال روي کار میآیند و نماز را ضایع میکنند
و در شهوات غوطهور میشوند و به زودي نتیجهي کار خود را خواهند دید و بعد از آنان گروه دیگري روي کار میآیند که قرآن
همان طور که میدانیم، پس از شصت سال یزید روي کار آمد «2» . را با آب و تاب میخوانند ولی از شانههاي آنان بالاتر نمیرود
تأخیر آن از اول وقت است- همان طور که در برخی « ضایع کردن نماز » و پس از او هم دوران بنی عباس شروع شد. 4. مقصود از
و یا انجام کارهایی است که نماز را در جامعه ضایع میسازد و یا مقصود -«3» احادیث از اهل بیت علیهم السلام روایت شده است
ترك نماز است. البته مانعی ندارد که مقصود آیه همهي این موارد باشد. 5. در این آیه از میان تمام گناهانی که افراد ناشایست
انجام میدهند، به ضایع کردن نماز اشاره شده است؛ زیرا نماز سدّي در میان انسان و گناهان ایجاد میکند که اگر شکسته شود،
انسان در شهوات غوطه ور میشود؛ یعنی ص: 364 انحراف آنان از دوري یاد خدا و نماز آغاز
میشود. 6. خدا در این آیات راه توبه و بازگشت را بر روي گناهکاران باز کرده و از ناامیدي آنان جلوگیري نموده است و حتی به
توبهپیشگان نیکوکار وعدهي بهشت داده است. آموزهها و پیامها: 1. بعد از پیامبران، دو خط شهوتپرستی و شایستهکاري در بین
جانشینان و فرزندان آنان ادامه یافت. 2. جانشینان ناخلف نماز را ضایع میکنند و به دنبال شهوات میروند. 3. بهشت پاداش
جانشینان و فرزندان شایستهي پیامبران است. 4. به خاطر سوء سابقهي توبهپیشگان شایستهکردار، به آنان ستم نکنید. *** قرآن
- کریم در آیات شصت و یکم تا شصت و سوم سورهي مریم به بهشت پارسایان و ویژگیهاي آن اشاره میکند و میفرماید: 61
63 . جَنتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیّاً* لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْواً إِلَّا سَلماً وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَةً وَعَشِیّاً* تِلْکَ
الْجَنَّۀُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن کَانَ تَقِیّاً بوستانهاي (ویژه بهشتِ) ماندگار، که (خداي) گستردهمهر به بندگانش نادیده و ناپیدا وعده
داده است، چرا که حتماً وعده او انجام شدنی است. * در آن جا هیچ (سخن) بیهودهاي نمیشنوند؛ (و گفتارشان) جز سلام
آنان، برایشان (آماده) است.* این بهشتی است که به هر کس از بندگان ما « روزيِ » ، (نیست.) و در آن جا صبحگاهان و عصرگاهان
که خودنگهدار (و پارسا) باشد، به ارث میدهیم. ص: 365 شأن نزول: داستان نزول آیهي شصت و
مزد کارگرِ خود را (که گویا مسلمان « عاص بن وائِل » سوم سورهي مریم را این گونه حکایت کردهاند که یکی از مشرکان به نام
بوده) نپرداخت و به طعنه گفت: اگر آنچه محمد میگوید حق باشد، ما از هر کس به نعمتهاي بهشت سزاوارتریم و در آن جا مزد
نکتهها و «1» . این کارگر را میپردازیم. آیهي فوق بدین مناسبت فرود آمد و بیان کرد که بهشت مخصوص پارسایان تقواپیشه است
در لغت به معناي اقامت « عَدْن » . جمع است، یعنی بهشت متشکل از بوستانهاي متعدد و پرنعمت ماندگار. 2 « جنّات » . اشارهها: 1
است و در این جا اشاره به ماندگاري و جاودانگی است؛ یعنی نعمتهاي بوستانهاي بهشتی همچون باغهاي این جهان نیست که
یا آن است که بهشت از دیدگان بندگان خدا پنهان و پوشیده است در حالی که به آن « بِالغَیْب » زوالپذیرند. 3. مقصود از واژهي
ایمان دارند و یا آن است که نعمتهاي الهی چنان است که هیچ چشمی ندیده است و به کلی از حسّ و درك ما پوشیده است؛
4. در بهشت هیچ سخن بیهودهاي همچون دروغ، دشنام و تهمت شنیده نمیشود. 5. در «2» . یعنی ما فوق این جهان مادي است
به گوش میرسد. سلام به معناي وسیع آن که شامل سلامت روح، فکر، زبان و رفتار بهشتیان میشود؛ « سلام » بهشت تنها نداي
یعنی محیط بهشت سالم و با صلح وصفاست. 6. شاید مقصود از روزي صبح و شام که براي بهشتیان میرسد، همان تفسیر قرآن مهر
جلد دوازدهم، ص: 366 هدایاي ویژهاي باشد که در برخی اوقات به آنان میرسد؛ و گرنه بهشتیان در هر زمان که اراده کنند
7. در جهان دیگر خورشید وجود ندارد تا شب و روز پدید آید، اما از برخی احادیث استفاده «1» . روزيهاي نیکو در اختیار دارند
میشود که بهشتیان از کم و زیاد شدن نور، شب و روز را تشخیص میدهند. 8. ممکن است از این آیات استفاده شود که سیر
تکاملی انسان در پرتو اعتقادات و اعمالی که انجام داده است در بهشت ادامه دارد؛ چراکه هر صبح و شام روزيهاي تازه و مواهب
آمده است و منحصر به انتقال ملک از مردگان به زندگان « مالک کردن » در اصل به معناي « ارث » .9 «2» . الهی به آنها میرسد
صفحه 111 از 127
10 . در حدیثی از پیامبر «3» . نیست؛ پس مقصود از ارث دادن بهشت به پارسایان آن است که خدا بهشت را به پارسایان میبخشد
هر کس منزلگاهی در بهشت و منزلگاهی در دوزخ دارد. کافران منزلگاه دوزخی بهشتیان را و » صلی الله علیه و آله روایت شده که
. آموزهها و پیامها: 1. وعدههاي الهی در مورد بهشت جاودان حتمی است. 2 «4» .« مؤمنان جایگاه بهشتی کافران را به ارث میبرند
بر خلاف دنیا که محل نزاع و کشمکش است، در بهشت سلامتی و صفا حاکم است. 3. اگر بهشت میخواهید پارسا شوید که
بهشت از آنِ پارسایان است. *** ص: 367 قرآن کریم در آیات شصت و چهارم و شصت و پنجم
سورهي مریم به سخنان پیک وحی (جبرئیل) و سفارشهاي او به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اشاره میکند و میفرماید: 64 و
65 . وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّکَ لَهُ مَا بَیْنَ أَیْدِینَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَیْنَ ذلِکَ وَمَا کَانَ رَبُّکَ نَسِیّاً* رَبُّ السَّموتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ
وَاصْ طَبِرْ لِعِبدَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیّاً و (جبرئیل گفت:) جز به فرمان پروردگارت، فرود نمیآییم؛ آنچه پیش روي ما، و آنچه پشتِ سرِ
ما، و آنچه میان این دو میباشد، فقط از آنِ اوست؛ و پروردگارت فراموشکار نیست.* (همان) پروردگار آسمانها و زمین، و آنچه
میان آن دوست. پس او را بپرست، و در پرستش او شکیبایی ورز. آیا براي او همنام (و همانندي) میشناسی؟! شأن نزول: این گونه
روایت شده که چند روزي نزول وحی قطع شد و وقتی جبرئیل آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله علت تأخیر چند روزهي وحی را جویا
آیات فوق اشارهاي به این «1» . شد؟ جبرئیل گفت: من بندهاي مأمورم و طبق دستوراتی که به من داده میشود میآیم یا نمیآیم
ماجرا و پاسخ جبرئیل است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات تأکید شده که همه چیز در حال و آینده و گذشته، و دنیا و آخرت
به معناي « سَمیّاً » .2 متعلق به پروردگار است و فرشتگان الهی تنها به فرمان او فرود میآیند. ص: 368
است، ولی در این جا، تنها نام مقصود نیست، بلکه محتواي نام منظور است؛ یعنی آیا کسی غیر از خدا را، رازق، زنده « همنام »
آموزهها و پیامها: 1. فرشتگان تنها تحت فرمان خدا عمل «1» !؟ کننده، توانا و داناي مطلق و کامل پیدا میکنی، تا او را پرستش کنی
میکنند و بس. 2. تنها خداي بیهمانند شایستهي پرستش است. 3. در عبادت شکیبا باش. *** قرآن کریم در آیات شصت و ششم
و شصت و هفتم سورهي مریم به یک پرسش و پاسخ در مورد معاد اشاره میکند و میفرماید: 66 و 67 . وَیَقُولُ الْإِنسنُ أَءِذَا مَا مِتُّ
آیا هنگامی که بمیرم، براستی در آینده (از » : لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیّاً* أَوَ لَایَذْکُرُ الْإِنسنُ أَنَّا خَلَقْنهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ یَکُ شَیْئاً و انسان میگوید
و آیا انسان به یاد نمیآورد که ما پیش از این، او را آفریدیم در حالی که هیچ چیزي نبود؟! *«!؟ قبر) زنده بیرون آورده میشوم
شأن نزول: روایت شده که یک نفر از مشرکان قطعهي استخوان پوسیدهاي را در دست گرفته بود و آن را با دست خود نرم میکرد
و بر باد میداد و میگفت: محمد را بنگرید که گمان میکند خدا ما را بعد از مردن و پوسیده شدن، بار دیگر زنده میکند؛ چنین
ص: 369 این آیات در پاسخ به او فرود آمد و به آنان یادآور شد که خدا «2» . چیزي ممکن نیست
مطرح میکند، که ممکن است اشاره « انسان » قبلًا شما را از هیچ آفرید. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه شبههي معاد را از زبان یک
به این باشد که هر انسانی به صورت طبیعی با این پرسش روبهروست که چگونه من بعد از مرگ دوباره زنده میشوم؟ و یا آن
«2» . و با طرح چنین پرسشی فوراً جواب آن را بگوید «1» است که هر انسان با هوشی نباید انسانیت و آفرینش خود را فراموش کند
2. منطق قرآن کریم در برابر منکران معاد آن است که خدایی که شما را از عدم آفرید تونایی دارد که دوباره شما را بازیابی و
بازسازي کند و ذرات وجود شما را جمع نماید و در رستاخیز دوباره زنده سازد. آموزهها و پیامها: 1. کسانی که دربارهي معاد
شبههافکنی میکنند، به آفرینش اولیهي خود توجه کنند (تا شبهات حل شود). 2. آفرینش نخست مشکلتر بود؛ از این رو دلیل
امکان بازآفرینی و رستاخیز انسان است. *** ص: 370 قرآن کریم در آیات شصت و هشتم تا
70 . فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ - هفتادم سورهي مریم به منکران معاد شدیداً هشدار میدهد و با یادآوري عذاب سخت جهنّم میفرماید: 68
وَالشَّیطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِ رَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیّاً* ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن کُلِّ شِیعَۀٍ أَیُّهُمْ أَشَ دُّ عَلَی الرَّحْمنِ عِتِیّاً* ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَی بِهَا
صِلِیّاً و سوگند به پروردگارت که حتماً آنان و شیطانها را گردآوري میکنیم؛ سپس قطعاً آنان را، از پاي درآمده، گرداگرد جهنّم
صفحه 112 از 127
حاضر میسازیم!* سپس از هر گروهی، هر کدام را که بر (خداي) گستردهمهر سرکشتر بودهاند، حتماً جدا میکنیم.* سپس ما
در اصل به معناي کسی است « جِثیّاً » . حتماً داناتریم، به کسانی که آنان براي ورود به آن (جهنّم) سزاوارترند. نکتهها و اشارهها: 1
که بر سر زانو نشسته است و در این جا شاید اشاره به ضعف وناتوانی و ذلّت کافران باشد، به طوري که گویی قدرت ندارند بر سر
2. منکران معاد همراه با شیطانها در قیامت گردآوري میشوند؛ زیرا آنان پیرو شیطانها بودند و تحت تأثیر «1» . پا بایستند
وسوسههاي آنها قرار میگرفتند و یا این شیطانها معبود آنان بودند. 3. برخی از گروهها منکران معاد و کافران هستند که رحمت
خداي رحمان را فراموش و در برابر او گستاخی و سرکشی میکنند. این گروهها از همه به آتش دوزخ سزاوارترند. تفسیر قرآن مهر
جلد دوازدهم، ص: 371 آموزهها و پیامها: 1. کافران منکر معاد بدانند که سرنوشت عذابآلودي در انتظار آنهاست. 2. شیطان
صفتان با شیطانها در اطراف جهنّم گردهم میآیند (پس مواظب باشید). 3. خدا گروههاي سرکش کافران را جدا میکند تا به
صورت ویژه به حساب آنان رسیدگی کند (پس مراقب باشید). 4. از فرجام سخت و عذابآلود منکران معاد درس عبرت بگیرید
(و راه آنان را نپویید). ***
همگان وارد دوزخ میشوند، چرا؟
قرآن کریم در آیات هفتاد و یکم و هفتاد و دوم سورهي مریم به ورود همگان در دوزخ و نجات پارسایان اشاره میکند و
میفرماید: 71 و 72 . وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَی رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیّاً* ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْاْ وَنَذَرُ الظلِمِینَ فِیهَا جِثِیّاً و هیچ (کس) از
شما (کافران) نیست مگر این که در آن (جهنّم) وارد میشود؛ (این حکم) حتمی است که براي پروردگارت پایان یافته است؛*
سپس کسانی را که خودنگهداري (و پارسایی) کردند نجات میبخشیم، و ستمکاران را، از پاي در آمده، در آن (دوزخ) وا
مفسران قرآن در مورد «. کسی از شما نیست مگر این که وارد جهنم میشود » میگذاریم. نکتهها و اشارهها: در این آیه بیان شده که
این جمله چند تفسیر ارائه کردهاند: الف) اکثر مفسران بر آناند که مقصود وارد شدن افراد در دوزخ است و برخی مفسران معاصر
چون افراد ص: 372 مؤمن حتی صداي دوزخ را «1» ؛ برآناند که آیه خطاب به کافران است
یعنی کافرانی که اهل ظلم و بدکاري نبوده و زندگی سالمی «2» ؛ پس کافران باپروا در نهایت نجات مییابند «1» . نمیشنوند
در این جا نزدیک شدن و اشراف بر جهنّم است؛ یعنی « ورود » داشتهاند. (م) ب) برخی دیگر از مفسران برآناند که مقصود از
ج) برخی نیز برآناند که «3» . همگان به کنار دوزخ میآیند، ولی پارسایان نجات مییابند و ستمکاران در جهنّم سقوط میکنند
مقصود آن است که واقعاً همهي مردم داخل جهنّم میشوند، اما جهنّم بر پارسایان سرد و سالم میشود اما ستمکاران گرفتار آتش
البته ظاهر آیه هم با همین تفسیر دوم .«5» همان طور که در برخی احادیث به این مطلب اشاره شده است «4» ، سوزان میشوند
به معناي دخول است، مگر آن که قرینهاي بر خلاف آن باشد. و برخی دیگر برآناند که « ورود » سازگار است؛ چون اصل کلمهي
ستمکاران وارد جهنّم میشوند تا عذاب گردند و با دیدن عبور سریع مؤمنان بیشتر ناراحت میشوند، اما مؤمنان وارد آن میشوند
تا عذابهاي کافران را ببینند و قدر نعمتهاي بهشت را بدانند. البته مؤمنان چنان سریع از آتش میگذرند که کمترین ضرري براي
هیچ » 3. در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که ص: 373 .«6» آنان ندارد
نیکوکار و بدکاري نیست، مگر آن که داخل جهنّم میشود و آتش براي مؤمنان سرد و سالم میشود، همان طور که بر ابراهیم علیه
مردم همگی وارد آتش میشوند، سپس بر اساس اعمالشان از آن » و در حدیث دیگري از ایشان روایت شده که «. السلام شده بود
بیرون میآیند؛ برخی همچون برق و برخی همچون گذشتن باد و برخی همچون دویدن اسب و برخی همچون سوار معمولی و
آموزهها و پیامها: 1. شما هم داخل جهنّم «1» «. برخی همچون پیادهي تندرو و برخی همچون رَهرو معمولی از آن میگذرند
. میشوید و بر اساس اعمالتان، یا در آن میمانید و یا از آن عبور میکنید. 2. ستمکاران توان و وسیلهي عبور از دوزخ را ندارند. 3
صفحه 113 از 127
پارسایی پیشه سازید تا از دوزخ نجات یابید. *** ص: 374 قرآن کریم در آیات هفتاد و سوم و
هفتاد و چهارم سورهي مریم به فخرفروشی کافران اشاره میکند و به آنان پاسخ میدهد و میفرماید: 73 و 74 . وَإِذَا تُتْلَی عَلَیْهِمْ
ءَایتُنَا بَیِّنتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ أَيُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَّقَاماً وَأَحْسَنُ نَدِیّاً* وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثثاً وَرِءْیاً و
هنگامی که آیات ما، در حالی که روشن است، بر آنان خوانده میشود، کسانی که کفر ورزیدند، به کسانی که ایمان آوردند،
و چه بسیار گروههایی را پیش از *«!؟ کدام یک از (ما) دو دسته جایگاهش بهتر، و (بخشش و) محفلش نیکوتر است » : میگویند
آنان هلاك کردیم که آنان از نظر اثاث و ظاهر نیکوتر بودند. نکتهها و اشارهها: 1. بسیاري از پیروان پیامبر اسلام صلی الله علیه و
آله مستضعفان پاكدلی بودند که دستشان از ثروت دنیا کوتاه بود ولی در مقابل، بسیاري از کافران و مشرکان از ثروتمندان بودند،
و نسبت به مؤمنان تهی دست، فخرفروشی میکردند؛ زیرا زر و زیور را نشانهي شخصیت و حقانیّت خویش میدانستند و حتی
روایت شده که برخی اشراف لباسهاي زیبا میپوشیدند و در برابر یاران پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله راه میرفتند و نگاه
نَدِي در اصل به معناي رطوبت است و به معناي مجالست و سخن گفتن و مجالس انس » 2. واژه .«1» تمسخرآمیز به آنان میکردند
این واژه در این آیه ممکن است به همهي این معانی باشد؛ یعنی اشراف کافرکیش به مؤمنان فقیر «2» . و سخاوت نیز به کار میرود
میگفتند: کدامیک از ما مجالس انس او زیباتر و سخنان و اشعارش فصیحتر و بخشش او بیشتر است؟ تفسیر قرآن مهر جلد
با لباسهاي فاخر و ظاهري «1» 3. آیه در جواب فخر فروشان میگوید: بسیاري از ملتهاي عصرهاي پیشین دوازدهم، ص: 375
آراستهتر از شما بودند، اما این جلوهها نتوانست جلوي عذاب الهی را بگیرد و طومار زندگی آنان درهم کوبیده شد. آموزهها و
پیامها: 1. کافران در برابر آیات الهی و مؤمنان تهیدست، فخرفروشی میکنند. 2. به خاطر ظواهر و جلوههاي دنیا فخرفروشی نکنید،
که نابودشدنی است. *** قرآن کریم در آیهي هفتاد و پنجم سورهي مریم به قانون الهی مهلت دادن به گمراهان و فرجام
عذابآلود آنان اشاره میکند و میفرماید: 75 . قُلْ مَن کَانَ فِی الضَّللَۀِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدّاً حَتَّی إِذَا رَأَوْاْ مَا یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ
هر کس که (در اثر انتخاب خود) در گمراهی باشد، پس » : وَإِمَّا السَّاعَۀَ فَسَ یَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّکَاناً وَأَضْ عَفُ جُنداً (اي پیامبر) بگو
باید (خداي رحمان) گستردهمهر (بر اساس خواست لجاجت آمیزش) کاملًا به او کمک (و مهلت) دهد، تا هنگامی که آنچه را
وعده داده شدهاند، یا عذاب و یا ساعت (رستاخیز) را، ببینند؛ پس بزودي خواهند دانست چه کسی جایگاهش بدتر، و لشکر [ش
یعنی خدا به کسانی که بر گمراهی و «؛ اشاره شده است « استدراج » نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به قانون «! ناتوانتر است
کجروي اصرار میورزند، مهلت میدهد و نعمتهاي زیادي در اختیارشان میگذارد، تا مایهي غرور و غفلت آنها گردد و به
سخن گفته شده است، « عذاب و ساعت » عذابی ص: 376 سختتر گرفتار شوند. 2. در این آیه از
که از قرینهي مقابلهي آن دو متوجه میشویم که مقصود از عذاب مجازاتهاي دنیوي همچون عذابهاي قوم نوح و لوط است و
آموزهها و پیامها: 1. سرنوشت عذابآلودي در دنیا و آخرت در انتظار «1» . پایان دنیا و عذابهاي اخروي است « ساعۀ » مقصود از
گمراهان است. 2. خدا به گمراهان مهلت میدهد، ولی این مهلت به ضرر آنهاست. 3. از سرنوشت عذابآلود گمراهان درس
عبرت بگیرید. *** قرآن کریم در آیهي هفتاد و ششم سورهي مریم به افزودن هدایت رهیافتگان و فرجام نیکوي کارهاي شایسته
اشاره میکند و میفرماید: 76 . وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْاْ هُديً وَالْبقِیتُ الصلِحتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَیْرٌ مَّرَدّاً و خدا بر هدایت
کسانی که رهیافتهاند، میافزاید؛ و (کارهاي) ماندگار شایسته در نزد پروردگارت پاداشی بهتر و فرجامی نیکوتر دارد. نکتهها و
اشارهها: 1. در این آیه به ازدیاد هدایت رهیافتگان اشاره شده است. از این مطلب استفاده میشود که هدایت درجات و مراحلی
دارد و وقتی انسان مراتب نخستین آن را طی کند، خدا او را به درجات عالیتر رهنمون میشود و تفسیر قرآن مهر جلد دوازدهم،
ص: 377 رهیافتگان نیز در پرتو ایمان و اعمال شایسته هر روز مرحلهي تازهاي از رشد و تکامل را میپیمایند. 2. کارهاي شایستهي
به صورت صدقهي «1» ، ماندگار، مثل گفتار نیکو، کردار نیکو و افکار بلند و فرزندان و نتایج نیکویی که انسان به یادگار میگذارد
صفحه 114 از 127
آموزهها و پیامها: 1. هدایت درجات «2» . جاریه است و پاداش آن به انسان میرسد و او را به فرجام نیکوي بهشتی رهنمون میشود
و مراتبی دارد (پس مراتب عالی آن را طلب کنید). 2. حساب ذخیرهي کارهاي شایسته در نزد خدا داشته باشید، که بهره و فرجام
بهتري دارد. *** قرآن کریم در آیات هفتاد و هفتم تا هشتادم سورهي مریم به انگیزهي خیالی کافران در کفرورزي و فرجام
80 . أَفَرَأَیْتَ الَّذِي کَفَرَ بِئَایتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالًا وَوَلَداً* أَطَّلَعَ الْغَیْبَ - عذابآلود و تنهایی آنان در رستاخیز اشاره کرده، میفرماید: 77
أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمنِ عَهْداً* کَلَّا سَنَکْتُبُ مَا یَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدّاً* وَنَرِثُهُ مَا یَقُولُ وَ یَأْتِینَا فَرْداً و آیا ملاحظه کردي کسی را
آیا از پنهان (جهان) اطلاع یافته، یا از *!؟« حتماً مال و فرزند (فراوان) به من داده خواهد شد » : که به آیات ما کفر ورزید، و گفت
جانب (خداي) گستردهمهر، پیمانی گرفته است؟!* هرگز چنین نیست، بزودي آنچه را میگوید، مینویسیم و (بر اساس خود است
ص: 378 لجاجتآمیز و کردار گناه آلودش) به عذاب او کاملًا کمک میکنیم (و پی در پی
. میافزاییم.)* و آنچه را (از اموال و فرزندان) میگوید، از او به ارث میبریم، و به تنهایی نزد ما خواهد آمد. نکتهها و اشارهها: 1
این آیه اشاره به خیالات و خرافات موهومپرستانی دارد که میپندارند اگر دست از ایمان و پاکی بردارند و آیات الهی را انکار
این خرافات بر اثر سادهلوحی و یا براي فرار از «1» . کنند، دنیا به آنان روي خواهد کرد و اموال و فرزندانشان زیاد خواهد شد
مسئولیتهاي الهی است؛ چون ایمان و پاکی مانع فعالیتهاي مشروع و کسب درآمد حلال و پیدا کردن فرزندان نمیشود، بلکه
اسلام مردم را تشویق به ازدواج و کار حلال میکند. 2. این خرافات اساس علمی ندارد؛ زیرا موهومپرستان از غیب اطلاع ندارند تا
ادعا کنند که میدانند هر کس از دین رو برمیتابد ثروتمند میشود و نیز خدا چنین قانونی نگذاشته و تعهدي نکرده است؛ پس
ممکن است اشاره به عذاب ،«. عذابی مستمر براي کافران در نظر گرفته شده است » سخن آنان خیالی بیدلیل است. 3. جملهي
جاویدان آخرت باشد و یا عذابهایی باشد که در اثر کفر در این دنیا دامنگیر آنان میشود. البته همان ثروت و فرزندان که مایهي
غرور و غفلت کافران میشود، خود نوعی عذاب است. 4. سخنان خرافی کافران در پروندهي اعمالشان ثبت میشود و بار مسئولیت
آنان را اضافه میکند. 5. کافران سرانجام اموال و فرزندان خود را باقی میگذارند و با دست تهی از دنیا میروند و با دست خالی و
به تنهایی در دادگاه عدل الهی حاضر میشوند. ص: 379 آموزهها و پیامها: 1. کافران در خیالات و
اوهامی بیدلیل غوطهورند و سخنانشان بر مسئولیت و عذاب آنها میافزاید. 2. رستاخیز روز تنهایی است (به یاد آن روز باشید).
*** قرآن کریم در آیات هشتاد و یکم و هشتاد و دوم سورهي مریم به انگیزهي خیالی کافران در شركورزي و نتیجهي عکس آن
اشاره میکند و میفرماید: 81 و 82 . وَاتَّخَ ذُواْ مِن دُونِ اللَّهِ ءَالِهَۀً لِّیَکُونُواْ لَهُمْ عِزّاً* کَلَّا سَیَکْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَیَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِ دّاً و
(کافران) غیر از خدا، معبودانی را برگزیدند تا [مایه عزّتشان باشند.* هرگز چنین نیست، بزودي (معبودان) پرستش آنان را انکار
خواهند کرد، و (دشمنی) بر ضد آنان میشوند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات اشاره شده که مشرکان بر اساس عقاید خرافی
خود، به دنبال معبودان دروغین و بتپرستی میروند تا باعث عزّت آنها شوند و در مشکلات آنها را یاري رسانند و یا در نزد خدا
از مشرکان شفاعت کنند؟! اما این پندار باطلی است که نتیجهي عکس میدهد. 2. در آیات قرآن مکرر اشاره شده که معبودان
این آیه نیز به همین مطلب اشاره دارد. البته برخی از مفسران «1» . دروغین، در رستاخیز، دشمنِ پرستندگان و پیروان خود میشوند
احتمال دادهاند که این آیه اشاره به آن باشد که ص: 380 مشرکان در قیامت منکر عبادت بتها
اما تفسیر اول با «1» میشوند و بر ضد آنها سخن میگویند؛ همان طور که در برخی آیات دیگر به این موضوع اشاره شده است
سیاق و ظاهر آن سازگارتر است. 3. در رستاخیز برخی معبودانِ مشرکان، همچون فرشتگان و شیاطین و جنهایی که مورد پرستش
قرار میگرفتهاند، به سخن میآیند و ضد مشرکان سخن میگویند. برخی معبودان بیجان، مثل بتها نیز به فرمان خدا به سخن در
میآیند و از مشرکان اعلام بیزاري میکنند. آموزهها و پیامها: 1. عزّت را نزد غیر خدا نجویید که نتیجهي عکس به دست
میآورید. 2. رابطهي دوستانهي غیر الهی که در دنیا بین مشرکان و معبودان آنهاست، در آخرت به رابطهي خصمانه تبدیل میشود.
صفحه 115 از 127
*** قرآن کریم در آیات هشتاد و سوم و هشتاد و چهارم سورهي مریم با اشاره به تحریک کافران توسط شیطانها، به لزوم صبر در
برابر آنها و حسابرسی دقیق الهی اشاره میکند و میفرماید: 83 و 84 . أَلَمْ تَرَ أَنَّآ أَرْسَلْنَا الشَّیطِینَ عَلَی الْکفِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزّاً* فَلَا تَعْجَلْ
عَلَیْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدّاً آیا اطلاع نیافتی که ما شیطانها را به سوي کافران فرستادیم در حالی که آنان را شدیداً تحریک میکنند؟*
پس در باره آنان شتاب مکن؛ جز این نیست که (اعمال و لحظات عمر) آنان را کاملًا شمارش میکنیم. تفسیر قرآن مهر جلد
در اصل به معناي جوشیدن دیگ و زیر و رو شدن مواد درون آن و در این جا کنایه « ازّاً » . دوازدهم، ص: 381 نکتهها و اشارهها: 1
از آن است که شیطانها کافران را تحریک میکنند و آنقدر بر آنان مسلّط هستند که هرگونه بخواهند آنها را منقلب میکنند و در
هر مسیري که مایل باشند آنان را به حرکت در میآورند. 2. تحریک و تسلّط شیطان بر انسان، اجباري نیست، بلکه این خود انسان
3. مقصود از شمارش در این آیه، یا شمارش «1» . است که به شیطان اجازهي ورود به قلمرو جانش را میدهد و از او اطاعت میکند
«3» . و عمر انسان، که کنایه از کوتاه بودن آنهاست «2» اعمال و ثبت آنان براي تشکیل دادگاه عدل الهی است و یا شمارش نفسها
آموزهها و پیامها: 1. کافران از طرفی تحت تأثیر تحریکات شیطان و از طرف دیگر تحت نظر خدا هستند. 2. در مورد کار کافران،
عجله نکنید (که هر چه بیشتر لجاجت کنند، بار خود را سنگینتر میکنند). *** ص: 382 قرآن
کریم در آیات هشتاد و پنجم و هشتاد و ششم سورهي مریم به حالات مختلف و فرجام پارسایان و خلافکاران اشاره میکند و
میفرماید: 85 و 86 . یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِینَ إِلَی الرَّحْمنِ وَفْداً* وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَی جَهَنَّمَ وِرْداً (یاد کن) روزي را که پارسایان (خود
نگهدار) را دستهجمعی [و با احترام به سوي (خداي) گستردهمهر گردآوري میکنیم.* و خلافکاران را به سوي جهنّم تشنهکامان
در اصل به معناي گروهی است که براي حلّ مشکلاتشان نزد بزرگان میروند و مورد احترام « وَفْد » . میرانیم. نکتهها و اشارهها: 1
2. در حدیثی از امام صادق علیه السلام روایت شده که امام علی علیه السلام تفسیر آیهي فوق را از پیامبر صلی «1» . قرار میگیرند
الله علیه و آله پرسید و حضرت فرمودند: اي علی، وَفْد، به کسانی میگویند که سوار بر مرکباند. آنها افرادي تقوا پیشه هستند و
3. در این «2» «. نامیده است « پارسایان » خدا آنان را دوست دارد و مخصوص خود گردانیده و از اعمالشان خشنود است و آنان را
آیات به دو برخورد متفاوت با پارسایان و مجرمان اشاره شده است. 4. در آیهي دوم اشاره شده که مجرمان را به سوي جهنم
میکشانند و در آیهي اول اشاره شده که پارسایان را به سوي خداي رحمان میبرند و نامی از بهشت برده نشده است؛ یعنی
به معناي گروهی است که « وِرْداً » . پارسایان در قیامت چیزي بالاتر از بهشت مییابند که همان مقام قرب الهی و رضایت اوست. 5
وارد محل آب میشوند و از آن جا که ص: 383 چنین گروهی حتماً تشنه هستند، این تعبیر را کنایه
از تشنهکامی گرفتهاند؛ یعنی مجرمان تشنه کام وارد جهنّم میشوند. آموزهها و پیامها: 1. در رستاخیز، با پارسایان با احترام و با
مجرمان با خواري رفتار میشود. 2. اگر فرجام نیکو و احترام در رستاخیز را میطلبید، پارسایی پیشه سازید. ***
شفاعت چیست؟
قرآن کریم در آیهي هشتاد و هفتم سورهي مریم به شرط اساسی شفاعت اشاره میکند و میفرماید: 87 . لَایَمْلِکُونَ الشَّفعَۀَ إِلَّا مَنِ
اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمنِ عَهْداً صاحب شفاعت نمیباشند، جزکسانی که از جانب (خداي) گستردهمهر، پیمانی گرفتهاند. نکتهها و اشارهها:
به معناي پیمان است و در این جا معناي وسیع آن مورد نظر است که شامل هرگونه رابطه با پروردگار، معرفت او و اطاعت « عهد » .1
2. در برخی احادیث از امام صادق علیه السلام روایت «1» . از خدا و نیز پیوند با مکتب اولیاي حق و هرگونه عمل شایسته میشود
در حدیث «2» . شده که فرمودند: کسی که به ولایت امیر المؤمنین و امامان بعد از او عقیده داشته باشد، آن عهد او نزد خداست
دیگري ایجاد سرور و شادي در دل مؤمنان، عهد خدا معرفی شده است. ص: 384 و در حدیث
البته این گونه احادیث به مصداقهاي کامل یا روشن عهد «1» . دیگري محافظت بر نمازهاي پنجگانه عهد خدا معرفی شده است
صفحه 116 از 127
اشاره میکند و به معناي انحصار مطلب آیه نیست. آموزهها و پیامها: 1. شفاعت در رستاخیز ممکن است. 2. اگر میخواهید
مشمول شفاعت شوید با خدا ارتباط داشته باشید. *** ص: 385 شفاعت و قلمرو آن الف) شفاعت
آیا غیر از خدا شفیعانی گرفتهاند ... بگو: » .2 .( 123 و 254 ، بقره، 48 ) «. در رستاخیز شفاعت مورد قبول واقع نمیشود » . منفی: 1
زمر، 44 ). تذکر: با توجه به آیات بعد که شفاعت را به صورت مشروط صحیح و مورد ) «. شفاعت، تمام شفاعت از آن خداست
قبول میشمارد، و براساس تفسیر قرآن به قرآن، روشن میشود که یک نوع شفاعت (پارتیبازي) مورد قبول نیست، ولی نوع دیگر
شفاعت (با شرایطی که میآید) مورد قبول خداي متعال است؛ علاوه بر آن که از آیات قبل و بعد آیهي 44 سورهي زمر استفاده
میشود که این آیه شفاعت معبودان و بتها را نفی میکند. ب) شفاعت مثبت و مشروط: 1. کسی میتواند شفاعت کند که از خدا
2. کسی میتواند شفاعت کند که نزد خدا عهدي دارد (مریم، .( رخصت داشته باشد (بقره، 255 ؛ یونس، 3؛ سبأ، 23 و طه، 109
3. شفاعت نمیکنند مگر براي کسانی که مورد رضایت هستند (انبیاء، 28 ). ج) چه کسانی شفاعت میکنند؟ 1. خدا شفاعت .(87
میکند (انعام، 51 و 70 و زمر، 44 ). تذکر: روشن است که خدا کارها را با واسطه انجام میدهد؛ از این رو در آیات بخش قبل
2. در احادیث از پیامبر صلی الله اشاره شده بود که به برخی افراد اجازهي شفاعت میدهد. ص: 386
علیه و آله روایت شده که این افراد حق شفاعت دارند: پیامبران، دانشمندان، شهیدان، اوصیاء (جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله)،
«. عمل به حق و راستی شفاعتگر مردم هستند » .3 «1» . مؤمنان، اهلبیت علیهم السلام، فرشتگان، قرآن، خویشاوندان، امانت و روزه
د) مشمولان شفاعت: 1. کسانی .«3» ( امام علی علیه السلام ) «. هیچ شفاعتگري پیروزتر از توبه نیست » .4 .«2» ( (امام علی علیه السلام
پیامبر اکرم صلی الله ) «. مؤمنان اهل توحید مشمول شفاعت هستند » .2 .( که (دین آنها) مورد رضایت خدا باشد (انبیاء، 28 و نجم، 26
پیامبر اکرم صلی الله علیه و ) «5» «. شفاعت من براي کسانی است که گناه کبیره کردهاند نه اهل شرك و ظلم » .3 .«4» ( علیه و آله
تکذیبگران رستاخیز شفاعت به حالشان سودي » .2 .(100 - آله). ه) موانع شفاعت: 1. گمراهان، شفاعتگر ندارند (شعراء، 99
شفاعت من به » .4 .«6» ( رسول اکرم صلی الله علیه و آله ) «. مشرکان و کافران از شفاعت محروماند » .3 .(48 - مدثر، 46 ) «. ندارد
هر » .5 رسول اکرم صلی الله علیه و آله). ص: 387 ) «7» « کسی که نماز را سبک میشمارد نمیرسد
نتیجه: .«1» ( رسول اکرم صلی صلی الله علیه و آله ) «. کس به شفاعت من ایمان ندارد، خدا او را مشمول شفاعت من نمیکند
شفاعت به معناي پارتیبازي نیست. بلکه جبران کمبود افرادي است که ارتباط معنوي خود را با خدا حفظ کرده و در مسیر رضایت
او گام برداشته ولی لغزشهایی داشتهاند. ص: 389 قرآن کریم در آیات هشتاد و هشتم تا نود و یکم
91 . وَقَالُواْ اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً* - سورهي مریم به ادعاي دهشتناك مشرکان در مورد فرزند داشتن خدا اشاره میکند و میفرماید: 88
خداي) ) » : لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئاً إِدّاً* تَکَ ادُ السَّموتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدّاً* أَن دَعَوْاْ لِلرَّحْمنِ وَلَداً و گفتند
واقعاً چیز زشت وحشتناکی (بر زبان) آوردید!* نزدیک است از این (سخن) آسمانها *«. گستردهمهر فرزندي براي خود برگرفت
بشکافند، و زمین شکافته شود، و کوهها بشدّت فرو ریزند؛* (به خاطر) این که براي (خداي) گستردهمهر فرزندي خواندند! نکتهها و
اشارهها: 1. قرآن کریم بزرگترین مبارزه را با شرك میکند و بسیاري از آیات قرآن در نفی عقاید شركآمیز است؛ زیرا این
مسأله مهمترین مشکل فکري بشر است. هنوز هم بیش از دو سوم جهانیان عقاید شركآمیز دارند و هر کدام به نوعی براي خداي
عیسی را » را فرزند خدا میدانستند و مسیحیان « عُزیر » رحمان شریک قایل میشوند. 2. قرآن در برخی آیات بیان کرده که یهودیان
و هنوز هم مسیحیان دست از تثلیث برنمیدارند و «1» . را دختران خدا میپنداشتند « فرشتگان » پسر خدا مینامیدند و بتپرستان
مسیح را فرزند خدا مینامند و براي قانع کردن مردم براي آن توجیهات و تشبیهاتی بیان میکنند. 3. در این آیات بیان شده که
تهمت فرزند داشتن خدا آنقدر بزرگ است که نزدیک است آسمانها و زمین از این سخنان شركآمیز متلاشی شود. این تعبیر یا
اشاره به آن است که همهي موجودات هستی شعور دارند و از این نسبت ناروا به پروردگار وحشت میکنند و ناراحت میشوند. و
صفحه 117 از 127
یا کنایه از عظمت این تهمت است که گویی جهان هستی که بر اساس ص: 390 توحید بنا شده
. آموزهها و پیامها: 1 «1» . است، در اثر این سخنان شركآمیز، ممکن است متلاشی شود. آري؛ تهمت به خدا، وحشتناك است
نسبت فرزند داشتن به خدا، تهمت زشت و دهشتناکی است که ممکن است جهان را متلاشی سازد. 2. با تهمتهاي مشرکان نسبت
به خدا برخورد کنید و خطر بزرگ و زشتی آنها را روشن سازید. *** قرآن کریم در آیات نود و دوم تا نود و پنجم سورهي مریم
95 . وَمَا یَنبَغِی لِلرَّحْمنِ أَن یَتَّخِ ذَ وَلَداً* إِن کُلُّ مَن فِی - با هشدار به مشرکان و پاسخ به تهمت فرزند داشتن خدا میفرماید: 92
السَّموتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا ءَاتِی الرَّحْمنِ عَبْداً* لَقَدْ أَحْصهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدّاً* وَکُلُّهُمْ ءَاتِیهِ یَوْمَ الْقِیمَۀِ فَرْداً و براي (خداي) گستردهمهر سزاوار
نیست که فرزندي گزیند!* هیچ کس در آسمانها و زمین نیست، مگر این که بندهوار به سوي (خداي) گستردهمهر آید.* بیقین
. آنان را حساب کرده و کاملًا آنان را شمارش نموده است.* و همه آنان روز رستاخیز، به تنهایی نزد او میآیند. نکتهها و اشارهها: 1
فرزنددار شدن یا به خاطر جلوگیري از نابودي بشر و بقاي نسل، یا براي طلب یاري از او در هنگام نیاز و پیري و یا براي داشتن
مونس است. ص: 391 اما خداي رحمان همیشه بوده و خواهد بود، پس نیازي به بقاي نسل ندارد؛
او قدرتمندتر از همه است و پیري ندارد، پس نیاز به فرزند و یاور ندارد و او احساس تنهایی نمیکند تا مونسی بخواهد. علاوه بر
اینها فرزند داشتن خدا، نشانهي جسم بودن و محدودیت اوست، در حالی که خدا از این عوارض منزّه است؛ پس سزاوار نیست که
خدا فرزندي داشته باشد. 2. همهي افرادي که در جهان هستی هستند، بررسی و شمارش شدهاند و همگی بندگان خدایند، پس
کسی غیر از آنها نیست تا فرزند او باشد. 3. در روز قیامت هر کس را به تنهایی در محضر الهی حاضر میکنند؛ یعنی در آن روز،
معبودان دروغین، دوستان و خویشاوندان همراه و یاور انسان نیستند، بلکه هر انسانی تنهاست و عقاید و اعمال اوست که سرنوشت
وي را روشن میسازد. آموزهها و پیامها: 1. خدا از فرزند داشتن بینیاز است و این سخنان شركآمیز شایستهي ساحت مقدس او
نیست. 2. روز قیامت، روز تنهایی افراد است (براي آن روز آماده شوید). 3. به تهمتهاي مشرکان نسبت به خدا، به صورت مستدل
و منطقی جواب دهید. *** ص: 392
مومنان محبوب دل ها میشوند
قرآن کریم در آیهي نود و ششم سورهي مریم به محبوبیت مؤمنان شایسته کار اشاره میکند و میفرماید: 96 . إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ
وَعَمِلُواْ الصلِحتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً مسلّماً کسانی که ایمان آورده و [کارهاي شایسته انجام دادهاند، بزودي (خداي)
گستردهمهر، براي آنان محبّتی (در دلها) قرار میدهد. شأن نزول: داستان نزول آیهي فوق از امام صادق علیه السلام این گونه
روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله در حق علی علیه السلام دعا میکرد که خدایا، محبت علی را در دلهاي مؤمنان
و در برخی احادیث اهل سنت آمده «1» . بیفکن و هیبت و عظمت او را در دلهاي منافقان قرار ده. بعد از این دعا این آیه فرود آمد
«2» . است که پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام مضمون این دعا را آموزش میداد و بعد از آن آیهي فوق فرود آمد
نکتهها و اشارهها: 1. هر چند این آیه طبق نقل بسیاري از مفسران و محدّثان شیعه و اهل سنت، در مورد علی علیه السلام نازل شده
است، اما مفهوم و مطلب آیه عام است و امام علی علیه السلام مصداق کامل آن است. مطلب آیه منحصر در ایشان نیست و شامل
هر مؤمن شایسته کار میشود و خدا محبت آنان را در قلوب دیگران قرار میدهد. 2. برخی از مفسران بر آناند که مقصود از این
آیه آن است که خدا محبت ص: 393 مؤمنان را در دلهاي دشمنانشان میافکند و آنان را به سوي
ایمان میکشاند. یا این که خدا محبت مؤمنان را در دل یکدیگر میاندازد تا باعث وحدت کلمه و قوّت آنها شود. و یا این که این
آیه اشاره به دوستی مؤمنان و محبت آنان به یکدیگر در قیامت است. ولی به نظر میرسد که این موارد از مصادیق آیه است و
3. در این آیه اشاره شده که ایمان و عمل شایسته، جاذبهي فوق «1» . مفهوم آیه وسیع است و میتواند شامل همهي این موارد باشد
صفحه 118 از 127
العادهاي دارد و قلبهاي دیگران را به سوي مؤمنان میکشاند و از این روست که حتی افراد آلوده و غیر مؤمن نیز مایلاند با افراد
مؤمن، پاك، امین و درستکار دوستی و خویشاوندي برقرار کنند و هر انسانی از افراد ناپاك متنفر است. آموزهها و پیامها: 1. مؤمنان
شایسته کار مورد عنایت الهی و محبوب دل مردمان میشوند. 2. مؤمن شایسته کردار شوید تا محبوب مردم گردید. *** قرآن
کریم در آیات نود و هفتم و نود و هشتم سورهي مریم با اشاره به روان بودن قرآن و اهداف آن به مشرکان لجوج هشدار میدهد و
میفرماید: 97 و 98 . فَإِنَّمَا یَسَّرْنهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْماً لُدّاً* وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ
تَسْمَعُ لَهُمْ رِکْزاً و فقط آن [قرآن را بر زبان تو آسان ساختیم تا پارسایان (خود نگهدار) را بوسیله آن مژده دهی، و گروه دشمنان
سرسخت را بدان هشدار دهی.* و چه بسیار گروههایی را که پیش از آنان هلاك کردیم؛ آیا هیچ کس از ایشان را احساس
میکنی؟! یا صداي آهستهاي از آنان میشنوي؟! ص: 394 نکتهها و اشارهها: 1. قرآن بر زبان پیامبر
صلی الله علیه و آله روان و آسان شده است. این روانی و آسانی یا از جهت فصاحت و آهنگ دلانگیز قرآن است که خواندنش
آسان است؛ یا از جهت تسلّط پیامبر صلی الله علیه و آله بر آیات قرآن است که براي حلّ هر مشکلی به آسانی از آنها استفاده
. میکند و یا از نظر محتواست که در عین عمیق بودن آن، درکش آسان است که همهي اینها با امداد الهی صورت گرفته است. 2
در اصل بهمعناي دشمنی شدید است و به کسانی گفته میشود که در دشمنی خود متعصب، لجوج و بیمنطقاند؛ یعنی مخالفان « لُدّ »
به معناي صداي آهسته یا چیزهایی است که در زیر زمین پنهان است « رِکْز » .3 «1» . اسلام و قرآن دشمنی شدید و لجوجانهاي دارند
در این جا مقصود آن است که ملتهاي ستمکار پیشین چنان درهم کوبیده شدند که حتی صداي آهستهاي از آنان به گوش
4. هدف اصلی قرآن چیست؟ امام خمینی رحمه الله در این مورد میفرمایند: در این کتاب شریف مسائلی هست که «2» . نمیرسد
مهمش مسائل معنوي است و رسول اکرم و سایر انبیا نیامدند که این جا حکومت تأسیس کنند، مقصد اعلی این نیست، نیامدهاند که
این جا عدالت کنند، آن هم مقصد اعلی نیست، اینها همه مقدمه است ... کتابهاي آسمانی که بالاترینش کتاب قرآن کریم
تفسیر قرآن مهر جلد «3» . است، تمام مقصدش همین است که حق تعالی را با همهي اسما و صفاتی که دارد به مردم معرفی کند
دوازدهم، ص: 395 آموزهها و پیامها: 1. خدا قرآن را روان و ساده فرستاد تا همگان بفهمند و از آن پند گیرند. 2. مژدهرسانی و
تفسیر قرآن مهر *** «1» . هشدارگري از اهداف قرآن کریم است. 3. از سرنوشت عذابآلود اقوام ستمگر پیشین عبرت بگیرید
جلد دوازدهم، ص: 397
منابع